یادداشتهای یک کچل از خودراضی
شنبه، شهریور ۰۲، ۱۳۸۷
طبل بزرگم
گمانم مادر هیچ وقت نفهمید که چرا کف تمام قابلمههایش قر میشد،
مادر که تبلبزرگم[1] گوش نمیکرد،
مادر همیشه نگران شام شب بچههابود و اینکه گوشت یخی کوپنی بو ندهد،
نگران کره کوپنی مارگارین که بزرگی بود و باید برای هر وعده تکهای یش را جدا میکرد،
نگران باطل شدن کوپن روغن بود که آنروز هم بعد چند ساعت توی صف ایستادن نتوانسته بود بگیرد.
نگران بادمهایی که هنوز وقت نکرده بود مغز کند تا برای جبهه بفرستد
نگران برادری که هر چند ماه یک بار نامهاش میرسید و هر بار که تلوزیون اخبار عملیان جدیدی را پخش میکرد مادر نگرانتر میشد
نگران بچهها که نکند لباساشان توی بازی پاره شده باشد و پیش دوستانشان شرمنده باشند،
مادر نمیدانست که بچهها توی کوچه به عمد لباساشان را خاکی و اگر میشد پاره میکردند تا بیشتر شبیه رزمندگان بشوند،
مادر نمیدانست بچهها با آن تفنگهای پلاستیکی چقدر بچههای عراقی را کشتند،
نمیدانست چقدر با کمربند نجات قمقمهایشان زیر تانکهای عراقی پریدند
نمیدانست که چقدر توی مدرسه مارش نظامی و از جلو نظام تمرین میکردند،توی حیاط سینهخیز میرفتند تا برای جنگ آماده شوند
مادر نمیدانست، اگر میدانست شاید بچهها را توی خانه حبس میکرد، شاید تلوزیون لامپی 24 اینچ را ار پنجره بیرون میانداخت...
-----
[1]
تبل بزرگم خیلی قشنگه
وقتی که می زنم
این جورصدا می ده
بوم , بوم , بوم
بوم , بوم , بوم
بوم , بوم , بوم
ویلونی دارم خیلی قشنگه
وقتی که می زنم
این جور صدا می ده
دیدیری , دیدیری , دیدیری
دیدیری , دیدیری
دیدیری , دیدیری
شیپوری دارم خیلی قشنگه
وقتی که می زنم
این جور صدا می ده
دودورو ,دودورو , دودورو
دودورو , دودورو
دودورو , دودورو
پیانویی دارم خیلی قشنگه
وقتی که می زنم
این جور صدا می ده
دنگ دد, دنگ دد, دنگ دد
دنگ دد, دنگ دد
دنگ دد, دنگ دد
اسب سفیدم خیلی قشنگه
وقتی که راه می ره
این جور صدا می ده
پیتیکو , پیتیکو , پیتیکو
پیتیکو , پیتیکو
پیتیکو , پیتیکو
اما تفنگم توش یک فشنگه
وقتی که می زنم
این جور صدا می ده
دنگ
مادر که تبلبزرگم[1] گوش نمیکرد،
مادر همیشه نگران شام شب بچههابود و اینکه گوشت یخی کوپنی بو ندهد،
نگران کره کوپنی مارگارین که بزرگی بود و باید برای هر وعده تکهای یش را جدا میکرد،
نگران باطل شدن کوپن روغن بود که آنروز هم بعد چند ساعت توی صف ایستادن نتوانسته بود بگیرد.
نگران بادمهایی که هنوز وقت نکرده بود مغز کند تا برای جبهه بفرستد
نگران برادری که هر چند ماه یک بار نامهاش میرسید و هر بار که تلوزیون اخبار عملیان جدیدی را پخش میکرد مادر نگرانتر میشد
نگران بچهها که نکند لباساشان توی بازی پاره شده باشد و پیش دوستانشان شرمنده باشند،
مادر نمیدانست که بچهها توی کوچه به عمد لباساشان را خاکی و اگر میشد پاره میکردند تا بیشتر شبیه رزمندگان بشوند،
مادر نمیدانست بچهها با آن تفنگهای پلاستیکی چقدر بچههای عراقی را کشتند،
نمیدانست چقدر با کمربند نجات قمقمهایشان زیر تانکهای عراقی پریدند
نمیدانست که چقدر توی مدرسه مارش نظامی و از جلو نظام تمرین میکردند،توی حیاط سینهخیز میرفتند تا برای جنگ آماده شوند
مادر نمیدانست، اگر میدانست شاید بچهها را توی خانه حبس میکرد، شاید تلوزیون لامپی 24 اینچ را ار پنجره بیرون میانداخت...
-----
[1]
تبل بزرگم خیلی قشنگه
وقتی که می زنم
این جورصدا می ده
بوم , بوم , بوم
بوم , بوم , بوم
بوم , بوم , بوم
ویلونی دارم خیلی قشنگه
وقتی که می زنم
این جور صدا می ده
دیدیری , دیدیری , دیدیری
دیدیری , دیدیری
دیدیری , دیدیری
شیپوری دارم خیلی قشنگه
وقتی که می زنم
این جور صدا می ده
دودورو ,دودورو , دودورو
دودورو , دودورو
دودورو , دودورو
پیانویی دارم خیلی قشنگه
وقتی که می زنم
این جور صدا می ده
دنگ دد, دنگ دد, دنگ دد
دنگ دد, دنگ دد
دنگ دد, دنگ دد
اسب سفیدم خیلی قشنگه
وقتی که راه می ره
این جور صدا می ده
پیتیکو , پیتیکو , پیتیکو
پیتیکو , پیتیکو
پیتیکو , پیتیکو
اما تفنگم توش یک فشنگه
وقتی که می زنم
این جور صدا می ده
دنگ
اشتراک در:
نظرات پیام
(
Atom
)
جستجوی این وبلاگ
برچسبها
جاهايي که سر ميزنم
کتابخانهها
- کتاب فارسی
- ایرانیان آمریکای شمالی
- کتابخانه رضا قاسمی-دوات
- کتابخانه داتیس
- قفسه
- کتابخانه آشیان
- پارس تک
- کتابخانه مارکسیستها
- امیرحسین خنجی
- کتابخانه خوابگرد
- کتبخانه اهل سنت
- کتابخانه پارس
- آوای آزاد
- نیلوفرانه
- کتابخانه بهاییان
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه ادم و حوا
- جستجو در کتابهای فارسی
- کتابخانه نهضت ملی ایران
- تبرستان
- کتابخانه ایران باستان
اخبار زرتشتیان
CopyLeft! هرگونه کپی برداری مجازاست، اما خوشحال میشوم اگر به خودم هم خبر بدهید. با پشتیبانی Blogger.
آرشیو وبلاگ
-
2009
(53)
- دسامبر (4)
- نوامبر (3)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (4)
- اوت (6)
- ژوئیهٔ (10)
- ژوئن (4)
- مهٔ (3)
- آوریل (3)
- فوریهٔ (7)
- ژانویهٔ (7)
-
2008
(77)
- دسامبر (4)
- نوامبر (4)
- اکتبر (3)
- سپتامبر (4)
- اوت (15)
- ژوئیهٔ (11)
- ژوئن (7)
- مهٔ (2)
- آوریل (7)
- مارس (11)
- فوریهٔ (2)
- ژانویهٔ (7)
-
2007
(60)
- دسامبر (7)
- نوامبر (1)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (3)
- اوت (2)
- ژوئیهٔ (8)
- ژوئن (10)
- مهٔ (5)
- آوریل (2)
- مارس (8)
- فوریهٔ (3)
- ژانویهٔ (9)
-
2006
(130)
- دسامبر (8)
- نوامبر (6)
- اکتبر (6)
- سپتامبر (6)
- اوت (8)
- ژوئیهٔ (15)
- ژوئن (15)
- مهٔ (21)
- آوریل (15)
- مارس (8)
- فوریهٔ (6)
- ژانویهٔ (16)
بیشتر خواندهشدهها
-
در پسلرزهای اولیهی «اسناد پاناما»، وقتی مشخص شد در برخی از این اسناد، نام «محمود احمدینژاد» ذکر شده، گروهی که به اصلاحطلبان معروف شده...
-
در دنیای اینترنت هک کردن معنای خاصی دارد، هک کردن یعنی استفاده از نقطهضعفهای سیستمی برای نفوذ در آن و اینکه ادعا میشود دامین پرشینبلاگ...
-
1- نفرین ملا: اما ناقلان شکرشکن و راویان اخبار چنین حکایت کنند که در روزگارقدیم مطربی بود بس مشهور، بزم بزمیان را با ساز و آواز خود گرم میک...
-
بعد از مدتها یک خنده اساسی فرمودیم! نمیدانم ایمیل ' آقا پرفسور ابراهیم میرزایی بنیاد پیدایش علم حق و عدالت از زمین تا آسمانهای بیکران &...
-
از طلا بودن پشیمان گشته ایم / لطف فرموده ما را مس کنید! اصلا فکر نمی کردم یه Comment ساده -که به طنز هم نوشته شده- بتونه باعث دلخوری کسی بش...
-
یادت هست، چند سال پیش بود؟ شاید بیشتر از ۱۵ سال؟ خیلی ساده، وسط سرمای زمستان،اخرین بطری ودکا را ورداشتی و بدون لباس مناسب و تجهیزات زمستانی...
-
وقتی بنفشه را با گل سرخ برانداز می کنند ممکن است این نظر به میان بیاید که چرا بنفشه اینقدر کبود است؟ بخشی از یک نامه از نیمای یوش به احمد شا...
-
نوشي كجاست؟ من كه خيلي دلم براش تنگ شده قرار بود فقط 2 هفته نباشه ولي الان نزديك 1 ماه كه نيست
-
ميخواهم از شما که از ما هزار بار بگوييد بگويند با قاري بزرگ، ميکاريم عشق بزرگ را، تا گل دهد به دامن بيزاري بزرگ... لینک
-
در تقسیمبندی ذهنی من٬آدمها انواع مختلفی دارند که یک نوع آنرا من ترانسپرنت نامیدهام٬آدمهای ترانسورنت آدمهایی هستند که حضورشان را حس نمیکن...
© ما اينيم 2013 . Powered by Bootstrap , Blogger templates and RWD Testing Tool
۱ نظر :
سلام. راستش خواستم بگم که گرچه در بحث پست های قبل شرکت نکردم ولی همشون رو دنبال کردم و خواندم...بسیار جالب !
ویلونی دارم خیلی قشنگ...
ارسال یک نظر