یادداشتهای یک کچل از خودراضی
شنبه، مرداد ۱۹، ۱۳۸۷
لیاقت -4
1-پیشنهاد می کنم اول پست قبلی را بخوانید
2- با اجازه شما تمام کامننهای مربوط به این پست -بجز انهایی که توهیین آمیز باشد یا نویسنده درخواست کند- به پست اصلی منتقل می شود
2- با اجازه شما تمام کامننهای مربوط به این پست -بجز انهایی که توهیین آمیز باشد یا نویسنده درخواست کند- به پست اصلی منتقل می شود
علی جان:
1- یعنی جاده علامت نداشت؟
2- علامتها سر جایشان نبودند؟!
3- سومی را اصلا نفهمیدم، فکر میکنم تفاوت دیدگاه من و تو هم دستکم در ظاهر همین جا باشد من میگویم ندانستن یک نفر به معنی بیگناهی( میدانم واژه خوبی انتخاب نکردم ولی فکر میکنم منظورم را بفهمی) نیست.
در مثالی که تو زدی، به نظر تو پلیس باید راننده آلمانی را جریمه کند نه؟
یا مثلااگر کسی در لندن از روی عادت یا اشتباهی مثل بفیه دنیا از سمت راست خیابان رانندگی کند جریمه میشود یا نه؟
ببین بحث بر سر این نیست که این حق اوست که حریمه شود یا نه،
طبیعی است که کسی که میداند و علامتهای رانندگی را ندیده میگیرد و کسی که ندانسته اشتباه میکند با هم متفاوتاند اما این تغییری در نتیحه(تصادف یا جریمه یا شانس) ایجاد نمیکند.
آتش هم چه بدانی و چه ندانی میسوزاند-کوچک باشی یا بزرگ-
من میگویم طبیعت آتش سوزاندن است برای همین هم وقتی سوختی نمیتوانی بهانهای بیاوری
هیچ ربطی هم به نیت تو یا به ندانستن تو ندارد.
تو نمیتوانی بگویی چرا مجازات(نتیجه) عمل من( دست به آتش) با کسی که خودسوزی میکند یکی است.
در مورد عکس هم برای چندمین بار عذرخواهی میکنم باور کن به هیچ وجه قصد توهین به هیچ کس را نداشتم.
اما من هم در انتها یک پرسش فرعی دارم:
فرض کن جادهای کوهستانی هست که تو هیچ شناختی از آن نداری
به قول تو هیچ علامتای هم ندارد یا اگر دارد علامتها سر جایشان نیستند.
در این حالت تو چه میکنی؟
دستکم به راهنماییهای کسانی که قبلا این مسیر یا مسیری مشابه را طی کردهاند توجه نمیکنی؟(نگو که این راهنماییها نبود!)
البته تصمیمگیری من در آن شرایط کمی متفاوت بود، از آنجایی که آن رانندگان به ظاهر باتجربه، هم سابق چند مورد تصادف داشتند و هم پسر حالهاشان صافکاری داشت و برادرشان هم جراح اورتوپد بود،تصمیم گرفتم رانندگی نکنم!
علی:
1- یعنی جاده علامت نداشت؟
2- علامتها سر جایشان نبودند؟!
3- سومی را اصلا نفهمیدم، فکر میکنم تفاوت دیدگاه من و تو هم دستکم در ظاهر همین جا باشد من میگویم ندانستن یک نفر به معنی بیگناهی( میدانم واژه خوبی انتخاب نکردم ولی فکر میکنم منظورم را بفهمی) نیست.
در مثالی که تو زدی، به نظر تو پلیس باید راننده آلمانی را جریمه کند نه؟
یا مثلااگر کسی در لندن از روی عادت یا اشتباهی مثل بفیه دنیا از سمت راست خیابان رانندگی کند جریمه میشود یا نه؟
ببین بحث بر سر این نیست که این حق اوست که حریمه شود یا نه،
طبیعی است که کسی که میداند و علامتهای رانندگی را ندیده میگیرد و کسی که ندانسته اشتباه میکند با هم متفاوتاند اما این تغییری در نتیحه(تصادف یا جریمه یا شانس) ایجاد نمیکند.
آتش هم چه بدانی و چه ندانی میسوزاند-کوچک باشی یا بزرگ-
من میگویم طبیعت آتش سوزاندن است برای همین هم وقتی سوختی نمیتوانی بهانهای بیاوری
هیچ ربطی هم به نیت تو یا به ندانستن تو ندارد.
تو نمیتوانی بگویی چرا مجازات(نتیجه) عمل من( دست به آتش) با کسی که خودسوزی میکند یکی است.
در مورد عکس هم برای چندمین بار عذرخواهی میکنم باور کن به هیچ وجه قصد توهین به هیچ کس را نداشتم.
اما من هم در انتها یک پرسش فرعی دارم:
فرض کن جادهای کوهستانی هست که تو هیچ شناختی از آن نداری
به قول تو هیچ علامتای هم ندارد یا اگر دارد علامتها سر جایشان نیستند.
در این حالت تو چه میکنی؟
دستکم به راهنماییهای کسانی که قبلا این مسیر یا مسیری مشابه را طی کردهاند توجه نمیکنی؟(نگو که این راهنماییها نبود!)
البته تصمیمگیری من در آن شرایط کمی متفاوت بود، از آنجایی که آن رانندگان به ظاهر باتجربه، هم سابق چند مورد تصادف داشتند و هم پسر حالهاشان صافکاری داشت و برادرشان هم جراح اورتوپد بود،تصمیم گرفتم رانندگی نکنم!
علی:
در مورد مثال آتش گفتم برای جاده هایی که علامت ندارد. فکر می کنم که در این مورد توافق نظر داریم که جاده علامت دارد و علامت ها سرجایشان هستند.
مثال اولی که زدم را می خواهم بیشتر روشن کنم. رانندگی در لندن تفاوتی که با کشور های دیگر دارد این است که می گویند اساسا تفاوت داریم اما ما ادعا داریم که کشور ما تابع قوانین رانندگی جهانی است و بنابراین گواهینامه های بین المللی را قبول داریم. دقیقا تفاوت اینجاست که اگر یک دادگاه صالحه وجود داشته باشد فرد آلمانی می تواند شکایت کند و بگوید
1- ایران قوانین جهانی را قبول دارد (بدین معنی که تمامی علائم و خلاف ها مانند کل جهان است)
2- من طبق قوانین جهانی گواهینامه دارم
3- در قوانین جهانی تابلوی -> در مستطیل آبی تعریف نشده است
4- کسی جریمه می شود که خلافی بر خلاف آئین نامه انجام داده باشد.
5- من طبق آئین نامه جهانی خلاف انجام نداده ام.
خوب حالا تکلیف چیست؟ اینکه افسر ایرانی به دلیل اینکه از بچگی این تابلو را دیده است و قاضی ایرانی 100 بار آن را دیده و در امتحان آئین نامه ایران همه امتحان می دهند دلیل جریمه نمی شود مادامی که ما ادعا داریم بر طبق قوانین جهانی هستیم. (انگلیس گواهینامه جهانی را قبول ندارد)
بحث من بر سر این بود که فردی به اندازه خودش کاری را بلد است اما به دلیل اینکه عده ای تحت شرایط خاصی مثل تجربه برخی علائم را می شناسند بحث دیگری است. مسئله من هم دقیقا سر تفاوت نتیجه عمل در صورت دانستن و یا نداستن (نه از روی جهل) است. دقت کنید که بر روی کلمه نه از روی جهل تکیه می کنم. شما نمی توانید قانونی بگذارید و اطلاع رسانی عمومی نکنید و فردا هر کسی که آن کار را کرد بگیرید و بیاندازید زندان. حالا اگر اطلاع رسانی خوب بود و کسی آن را ندید بحث دیگری است. تفاوت اینجاست که نداستن فردی که اطلاع رسانی نشده و فردی که اطلاع رسانی شده اما توجهی نکرده یکی نیستند.
بیاییم در مورد همان مثال اصلی. ببینید فرض کنید که عده هم اکنون می گویند فلانی اشتباه کرد. خوب من هم می گویم شما که الان دارید فردی را متهم می کنید (متهم به این خاطر که با کارش وضع خودش و دیگران را خراب کرده) قشر روشنفکر جامعه به عنوان کسی که می دانشته چه اطلاع رسانی کرده. این علائم را تو می شناسی. چه تلاشی کردی؟ چقدر اطلاع رسانی عمومی کردی؟ می گویند ما دوران انتخابات اینقدر کار کردیم. خوب آیا کافی است!
اگرچه در نتیجه فرقی نمی کند اما متهم کردن آنان از جانب منی که خیلی تلاش برای آگاه کردنشان نکردم لا اقل از دیگاه من صحیح نیست.
اشتراک در:
نظرات پیام
(
Atom
)
جستجوی این وبلاگ
برچسبها
جاهايي که سر ميزنم
کتابخانهها
- کتاب فارسی
- ایرانیان آمریکای شمالی
- کتابخانه رضا قاسمی-دوات
- کتابخانه داتیس
- قفسه
- کتابخانه آشیان
- پارس تک
- کتابخانه مارکسیستها
- امیرحسین خنجی
- کتابخانه خوابگرد
- کتبخانه اهل سنت
- کتابخانه پارس
- آوای آزاد
- نیلوفرانه
- کتابخانه بهاییان
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه ادم و حوا
- جستجو در کتابهای فارسی
- کتابخانه نهضت ملی ایران
- تبرستان
- کتابخانه ایران باستان
اخبار زرتشتیان
CopyLeft! هرگونه کپی برداری مجازاست، اما خوشحال میشوم اگر به خودم هم خبر بدهید. با پشتیبانی Blogger.
آرشیو وبلاگ
-
2009
(53)
- دسامبر (4)
- نوامبر (3)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (4)
- اوت (6)
- ژوئیهٔ (10)
- ژوئن (4)
- مهٔ (3)
- آوریل (3)
- فوریهٔ (7)
- ژانویهٔ (7)
-
2008
(77)
- دسامبر (4)
- نوامبر (4)
- اکتبر (3)
- سپتامبر (4)
- اوت (15)
- ژوئیهٔ (11)
- ژوئن (7)
- مهٔ (2)
- آوریل (7)
- مارس (11)
- فوریهٔ (2)
- ژانویهٔ (7)
-
2007
(60)
- دسامبر (7)
- نوامبر (1)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (3)
- اوت (2)
- ژوئیهٔ (8)
- ژوئن (10)
- مهٔ (5)
- آوریل (2)
- مارس (8)
- فوریهٔ (3)
- ژانویهٔ (9)
-
2006
(130)
- دسامبر (8)
- نوامبر (6)
- اکتبر (6)
- سپتامبر (6)
- اوت (8)
- ژوئیهٔ (15)
- ژوئن (15)
- مهٔ (21)
- آوریل (15)
- مارس (8)
- فوریهٔ (6)
- ژانویهٔ (16)
بیشتر خواندهشدهها
-
در پسلرزهای اولیهی «اسناد پاناما»، وقتی مشخص شد در برخی از این اسناد، نام «محمود احمدینژاد» ذکر شده، گروهی که به اصلاحطلبان معروف شده...
-
در دنیای اینترنت هک کردن معنای خاصی دارد، هک کردن یعنی استفاده از نقطهضعفهای سیستمی برای نفوذ در آن و اینکه ادعا میشود دامین پرشینبلاگ...
-
1- نفرین ملا: اما ناقلان شکرشکن و راویان اخبار چنین حکایت کنند که در روزگارقدیم مطربی بود بس مشهور، بزم بزمیان را با ساز و آواز خود گرم میک...
-
بعد از مدتها یک خنده اساسی فرمودیم! نمیدانم ایمیل ' آقا پرفسور ابراهیم میرزایی بنیاد پیدایش علم حق و عدالت از زمین تا آسمانهای بیکران &...
-
از طلا بودن پشیمان گشته ایم / لطف فرموده ما را مس کنید! اصلا فکر نمی کردم یه Comment ساده -که به طنز هم نوشته شده- بتونه باعث دلخوری کسی بش...
-
یادت هست، چند سال پیش بود؟ شاید بیشتر از ۱۵ سال؟ خیلی ساده، وسط سرمای زمستان،اخرین بطری ودکا را ورداشتی و بدون لباس مناسب و تجهیزات زمستانی...
-
وقتی بنفشه را با گل سرخ برانداز می کنند ممکن است این نظر به میان بیاید که چرا بنفشه اینقدر کبود است؟ بخشی از یک نامه از نیمای یوش به احمد شا...
-
نوشي كجاست؟ من كه خيلي دلم براش تنگ شده قرار بود فقط 2 هفته نباشه ولي الان نزديك 1 ماه كه نيست
-
ميخواهم از شما که از ما هزار بار بگوييد بگويند با قاري بزرگ، ميکاريم عشق بزرگ را، تا گل دهد به دامن بيزاري بزرگ... لینک
-
در تقسیمبندی ذهنی من٬آدمها انواع مختلفی دارند که یک نوع آنرا من ترانسپرنت نامیدهام٬آدمهای ترانسورنت آدمهایی هستند که حضورشان را حس نمیکن...
© ما اينيم 2013 . Powered by Bootstrap , Blogger templates and RWD Testing Tool
۱ نظر :
در مورد مثال آتش گفتم برای جاده هایی که علامت ندارد. فکر می کنم که در این مورد توافق نظر داریم که جاده علامت دارد و علامت ها سرجایشان هستند.
مثال اولی که زدم را می خواهم بیشتر روشن کنم. رانندگی در لندن تفاوتی که با کشور های دیگر دارد این است که می گویند اساسا تفاوت داریم اما ما ادعا داریم که کشور ما تابع قوانین رانندگی جهانی است و بنابراین گواهینامه های بین المللی را قبول داریم. دقیقا تفاوت اینجاست که اگر یک دادگاه صالحه وجود داشته باشد فرد آلمانی می تواند شکایت کند و بگوید
1- ایران قوانین جهانی را قبول دارد (بدین معنی که تمامی علائم و خلاف ها مانند کل جهان است)
2- من طبق قوانین جهانی گواهینامه دارم
3- در قوانین جهانی تابلوی -> در مستطیل آبی تعریف نشده است
4- کسی جریمه می شود که خلافی بر خلاف آئین نامه انجام داده باشد.
5- من طبق آئین نامه جهانی خلاف انجام نداده ام.
خوب حالا تکلیف چیست؟ اینکه افسر ایرانی به دلیل اینکه از بچگی این تابلو را دیده است و قاضی ایرانی 100 بار آن را دیده و در امتحان آئین نامه ایران همه امتحان می دهند دلیل جریمه نمی شود مادامی که ما ادعا داریم بر طبق قوانین جهانی هستیم. (انگلیس گواهینامه جهانی را قبول ندارد)
بحث من بر سر این بود که فردی به اندازه خودش کاری را بلد است اما به دلیل اینکه عده ای تحت شرایط خاصی مثل تجربه برخی علائم را می شناسند بحث دیگری است. مسئله من هم دقیقا سر تفاوت نتیجه عمل در صورت دانستن و یا نداستن (نه از روی جهل) است. دقت کنید که بر روی کلمه نه از روی جهل تکیه می کنم. شما نمی توانید قانونی بگذارید و اطلاع رسانی عمومی نکنید و فردا هر کسی که آن کار را کرد بگیرید و بیاندازید زندان. حالا اگر اطلاع رسانی خوب بود و کسی آن را ندید بحث دیگری است. تفاوت اینجاست که نداستن فردی که اطلاع رسانی نشده و فردی که اطلاع رسانی شده اما توجهی نکرده یکی نیستند.
بیاییم در مورد همان مثال اصلی. ببینید فرض کنید که عده هم اکنون می گویند فلانی اشتباه کرد. خوب من هم می گویم شما که الان دارید فردی را متهم می کنید (متهم به این خاطر که با کارش وضع خودش و دیگران را خراب کرده) قشر روشنفکر جامعه به عنوان کسی که می دانشته چه اطلاع رسانی کرده. این علائم را تو می شناسی. چه تلاشی کردی؟ چقدر اطلاع رسانی عمومی کردی؟ می گویند ما دوران انتخابات اینقدر کار کردیم. خوب آیا کافی است!
اگرچه در نتیجه فرقی نمی کند اما متهم کردن آنان از جانب منی که خیلی تلاش برای آگاه کردنشان نکردم لا اقل از دیگاه من صحیح نیست.
ارسال یک نظر