یادداشتهای یک کچل از خودراضی
یکشنبه، مرداد ۲۰، ۱۳۸۷
لیاقت-5
-پیشنهاد می کنم اول پست قبلی را بخوانید
2- با اجازه شما تمام کامننهای مربوط به این پست -بجز انهایی که توهیین آمیز باشد یا نویسنده درخواست کند- به پست اصلی منتقل می شود
2- با اجازه شما تمام کامننهای مربوط به این پست -بجز انهایی که توهیین آمیز باشد یا نویسنده درخواست کند- به پست اصلی منتقل می شود
ببین علی جان طبق تمام معیارها و قانونهای بینالمللی چنین انتخابی همین نتیجه( در خیلی از موراد نتیجهای به مراتب بدتر) دارد
در این که فکر نمیکنم تفاوت نظری داشته باشیم،
تفاوت آنجاست که تو فکر میکنی من کسی را متهم کردهام و یا گفتهام کسی اطلاع رسانی کامل کردهاست.
ببین علی جان،
همیشه که نمیشود چیزی را یاد داد،بعضی وقتها یاد گرفتن هم بد نیست،
اگر 20 سال پیش بود حرفت(ندانستن) قابل قبولتر بود تا امروز!
یعنی کمی مطالعه تاریخی-حتی با وجود اینترنت فیل + تر شده- سخت بود؟
یک چیز دیگر:
من کی کسی را متهم کردم؟
من حتی اعتقاد ندارم که آن انتخاب باعث خرابشدن اوضاع شده(هر چند اوضاع خراب شده!)
من مثالام یک مثال ساده بود،
یک مثال سادهتر (خواهش میکم بد برداشت نکن، قصد توهین به کسی را ندارم، فقط یک مثال ساده است همین!)
این که یک بره نداند که گرگ او را میخورد، تغییری در خورده شدناش میدهد یا نه؟
مثلا بره میتواند بهانه بیاورد که مادرم یادم نداد؟
یا مثلا چوپان حواسش نبود؟
ببین بحث اینجا، واقعیت امروز دنیاست نه آنی که ما دوست داریم باشد
ما میتوانیم تلاش کنیم که این اشتباه پیش نیاید ولی اگر پیش بیاید نتیجهاش همین است.
هیچ بهانهای نه از سوی ما نه سوی کسان دیگر هم پذیرفتنی نیست.
متهم کردن هم دستکم در این موضوعها کار-شاید- احمقانهایست،
مثل بچهای که حواسش نبوده و پریده وسط خیابان و تصادف کرده و پدر و مادرش تنبیهاش کنند که چرا حواسش نبوده-خیلی از پدر و مادرها همین کار را میکنند)
ولی حتی در این حالت تو میتوانی پدر و مادر را متهم به بیانصافی کنی؟
حرف من به صورت خلاصه و مفید این است که ندانستن باعث تغییر نتیجه نمیشود، همین!
باز هم میگویم واِه لیاقت را درست انتخاب نکردهام و بابتاش پوزش میخواهم
صابر:
در این که فکر نمیکنم تفاوت نظری داشته باشیم،
تفاوت آنجاست که تو فکر میکنی من کسی را متهم کردهام و یا گفتهام کسی اطلاع رسانی کامل کردهاست.
ببین علی جان،
همیشه که نمیشود چیزی را یاد داد،بعضی وقتها یاد گرفتن هم بد نیست،
اگر 20 سال پیش بود حرفت(ندانستن) قابل قبولتر بود تا امروز!
یعنی کمی مطالعه تاریخی-حتی با وجود اینترنت فیل + تر شده- سخت بود؟
یک چیز دیگر:
من کی کسی را متهم کردم؟
من حتی اعتقاد ندارم که آن انتخاب باعث خرابشدن اوضاع شده(هر چند اوضاع خراب شده!)
من مثالام یک مثال ساده بود،
یک مثال سادهتر (خواهش میکم بد برداشت نکن، قصد توهین به کسی را ندارم، فقط یک مثال ساده است همین!)
این که یک بره نداند که گرگ او را میخورد، تغییری در خورده شدناش میدهد یا نه؟
مثلا بره میتواند بهانه بیاورد که مادرم یادم نداد؟
یا مثلا چوپان حواسش نبود؟
ببین بحث اینجا، واقعیت امروز دنیاست نه آنی که ما دوست داریم باشد
ما میتوانیم تلاش کنیم که این اشتباه پیش نیاید ولی اگر پیش بیاید نتیجهاش همین است.
هیچ بهانهای نه از سوی ما نه سوی کسان دیگر هم پذیرفتنی نیست.
متهم کردن هم دستکم در این موضوعها کار-شاید- احمقانهایست،
مثل بچهای که حواسش نبوده و پریده وسط خیابان و تصادف کرده و پدر و مادرش تنبیهاش کنند که چرا حواسش نبوده-خیلی از پدر و مادرها همین کار را میکنند)
ولی حتی در این حالت تو میتوانی پدر و مادر را متهم به بیانصافی کنی؟
حرف من به صورت خلاصه و مفید این است که ندانستن باعث تغییر نتیجه نمیشود، همین!
باز هم میگویم واِه لیاقت را درست انتخاب نکردهام و بابتاش پوزش میخواهم
صابر:
سلامعلی:
من عادت ندارم زیاد با کسی یا کسانی بحث کنم چون تو این بیست و اندی عمر بی عذتم فهمیدم هیچ بحثی برندهی منصفی نخواهد داشت... اما یه نکته به ذهنم رسید که میگم:
چند وقت پیش فیلم مستندی رو دیدم که عدهای به دلایلی سودجویانه تصمیم به آزار همسایشون گرفتن، واسه اینکار در غیاب همسایه جلوی حیاط خلوت خونهی اون رو (که مسیر گذر اتومبیل همسایه بود) به عمقی حدود 2 متر کندند و اون رو با خاک و زیر سازی تک لایهای ابر و غیره طوری پر کردن که اصلا معلوم نبود... همسایهی بدبخت با ماشین اومد و افتاد اون تو، سر و کلشم شکست، پیرمرد گریهام کرد اینام فیلم گرفتن و پخش کردن و ... حالا!!!افسوس و غصه و تاثر منم دردی از دلی دوا نکرد!!!
اما :
رضا جان، آیا اون همسایهی بیچاره میتونست راهبر یا راهنمایی داشته باشه تا تو چاله نیفته؟
علی جان آیا کسی میتونست همسایهی بدبخت رو راهنمایی کنه و راه رو از چاه نشونش بده؟
رضا جان آیا همسایهی بیخبر نمیتونه بهانه بیاره که نمیدونستم اونجا چالهاست؟آیا این ابراز بیاطلاعی حقش نیست؟
علیجان آیا این همسایه حقش بود که اینطور متضرر بشه فقط به خاطر سود و منفعت چند جوان سودجو و ...؟ اگر حقش این بود چه خوب بود با کیفی پر از میلیونها مارک یا یورو روبرو میشد!
رضاجان آیا این جبر نبود که گریبان این همسایهی بدبخت رو گرفت؟
آره، این حق پیرمرد نبود حتی با اینکه شاید اجازه نمیداد اون چند جوان در حیاط خلوتش بسکتبال بازی کنند!!
No country for the old men :)
سالهاست حیاط خلوت مملکت مارو پر از چاله می کنند و هی با فرق سر میخوریم به کف این چالهها اما نه هنوز به مبارزه برخواستیم تا نذاریم چاله بکنن نه هنوز چالههای قدیمی رو پر کردیم...
اون خانم درون تصویر و امثال اون هم به جای اینکه کمی فکر کنن بیل مکانیکی رو دادن دست اینا تا عمیق تر حفر کنن...
حق با تو رضا جان. مردم باید یاد بگیرند.
من منظورم تو نبودی. اما مگر وظیفه روشنفکر روشنگری نیست. اگر ادعا می کنی که به طور کامل اطلاع داده اند خوب دیگر ادعایی است غیر قابل اثبات و من هم دربست قبول می کنم.
ولی من اینطور فکر نمی کنم.
اشتراک در:
نظرات پیام
(
Atom
)
جستجوی این وبلاگ
برچسبها
جاهايي که سر ميزنم
کتابخانهها
- کتاب فارسی
- ایرانیان آمریکای شمالی
- کتابخانه رضا قاسمی-دوات
- کتابخانه داتیس
- قفسه
- کتابخانه آشیان
- پارس تک
- کتابخانه مارکسیستها
- امیرحسین خنجی
- کتابخانه خوابگرد
- کتبخانه اهل سنت
- کتابخانه پارس
- آوای آزاد
- نیلوفرانه
- کتابخانه بهاییان
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه ادم و حوا
- جستجو در کتابهای فارسی
- کتابخانه نهضت ملی ایران
- تبرستان
- کتابخانه ایران باستان
اخبار زرتشتیان
CopyLeft! هرگونه کپی برداری مجازاست، اما خوشحال میشوم اگر به خودم هم خبر بدهید. با پشتیبانی Blogger.
آرشیو وبلاگ
-
2009
(53)
- دسامبر (4)
- نوامبر (3)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (4)
- اوت (6)
- ژوئیهٔ (10)
- ژوئن (4)
- مهٔ (3)
- آوریل (3)
- فوریهٔ (7)
- ژانویهٔ (7)
-
2008
(77)
- دسامبر (4)
- نوامبر (4)
- اکتبر (3)
- سپتامبر (4)
- اوت (15)
- ژوئیهٔ (11)
- ژوئن (7)
- مهٔ (2)
- آوریل (7)
- مارس (11)
- فوریهٔ (2)
- ژانویهٔ (7)
-
2007
(60)
- دسامبر (7)
- نوامبر (1)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (3)
- اوت (2)
- ژوئیهٔ (8)
- ژوئن (10)
- مهٔ (5)
- آوریل (2)
- مارس (8)
- فوریهٔ (3)
- ژانویهٔ (9)
-
2006
(130)
- دسامبر (8)
- نوامبر (6)
- اکتبر (6)
- سپتامبر (6)
- اوت (8)
- ژوئیهٔ (15)
- ژوئن (15)
- مهٔ (21)
- آوریل (15)
- مارس (8)
- فوریهٔ (6)
- ژانویهٔ (16)
بیشتر خواندهشدهها
-
در پسلرزهای اولیهی «اسناد پاناما»، وقتی مشخص شد در برخی از این اسناد، نام «محمود احمدینژاد» ذکر شده، گروهی که به اصلاحطلبان معروف شده...
-
در دنیای اینترنت هک کردن معنای خاصی دارد، هک کردن یعنی استفاده از نقطهضعفهای سیستمی برای نفوذ در آن و اینکه ادعا میشود دامین پرشینبلاگ...
-
1- نفرین ملا: اما ناقلان شکرشکن و راویان اخبار چنین حکایت کنند که در روزگارقدیم مطربی بود بس مشهور، بزم بزمیان را با ساز و آواز خود گرم میک...
-
بعد از مدتها یک خنده اساسی فرمودیم! نمیدانم ایمیل ' آقا پرفسور ابراهیم میرزایی بنیاد پیدایش علم حق و عدالت از زمین تا آسمانهای بیکران &...
-
از طلا بودن پشیمان گشته ایم / لطف فرموده ما را مس کنید! اصلا فکر نمی کردم یه Comment ساده -که به طنز هم نوشته شده- بتونه باعث دلخوری کسی بش...
-
یادت هست، چند سال پیش بود؟ شاید بیشتر از ۱۵ سال؟ خیلی ساده، وسط سرمای زمستان،اخرین بطری ودکا را ورداشتی و بدون لباس مناسب و تجهیزات زمستانی...
-
وقتی بنفشه را با گل سرخ برانداز می کنند ممکن است این نظر به میان بیاید که چرا بنفشه اینقدر کبود است؟ بخشی از یک نامه از نیمای یوش به احمد شا...
-
نوشي كجاست؟ من كه خيلي دلم براش تنگ شده قرار بود فقط 2 هفته نباشه ولي الان نزديك 1 ماه كه نيست
-
ميخواهم از شما که از ما هزار بار بگوييد بگويند با قاري بزرگ، ميکاريم عشق بزرگ را، تا گل دهد به دامن بيزاري بزرگ... لینک
-
در تقسیمبندی ذهنی من٬آدمها انواع مختلفی دارند که یک نوع آنرا من ترانسپرنت نامیدهام٬آدمهای ترانسورنت آدمهایی هستند که حضورشان را حس نمیکن...
© ما اينيم 2013 . Powered by Bootstrap , Blogger templates and RWD Testing Tool
۲ نظر :
سلام
من عادت ندارم زیاد با کسی یا کسانی بحث کنم چون تو این بیست و اندی عمر بی عذتم فهمیدم هیچ بحثی برندهی منصفی نخواهد داشت... اما یه نکته به ذهنم رسید که میگم:
چند وقت پیش فیلم مستندی رو دیدم که عدهای به دلایلی سودجویانه تصمیم به آزار همسایشون گرفتن، واسه اینکار در غیاب همسایه جلوی حیاط خلوت خونهی اون رو (که مسیر گذر اتومبیل همسایه بود) به عمقی حدود 2 متر کندند و اون رو با خاک و زیر سازی تک لایهای ابر و غیره طوری پر کردن که اصلا معلوم نبود... همسایهی بدبخت با ماشین اومد و افتاد اون تو، سر و کلشم شکست، پیرمرد گریهام کرد اینام فیلم گرفتن و پخش کردن و ... حالا!!!افسوس و غصه و تاثر منم دردی از دلی دوا نکرد!!!
اما :
رضا جان، آیا اون همسایهی بیچاره میتونست راهبر یا راهنمایی داشته باشه تا تو چاله نیفته؟
علی جان آیا کسی میتونست همسایهی بدبخت رو راهنمایی کنه و راه رو از چاه نشونش بده؟
رضا جان آیا همسایهی بیخبر نمیتونه بهانه بیاره که نمیدونستم اونجا چالهاست؟آیا این ابراز بیاطلاعی حقش نیست؟
علیجان آیا این همسایه حقش بود که اینطور متضرر بشه فقط به خاطر سود و منفعت چند جوان سودجو و ...؟ اگر حقش این بود چه خوب بود با کیفی پر از میلیونها مارک یا یورو روبرو میشد!
رضاجان آیا این جبر نبود که گریبان این همسایهی بدبخت رو گرفت؟
آره، این حق پیرمرد نبود حتی با اینکه شاید اجازه نمیداد اون چند جوان در حیاط خلوتش بسکتبال بازی کنند!!
No country for the old men :)
سالهاست حیاط خلوت مملکت مارو پر از چاله می کنند و هی با فرق سر میخوریم به کف این چالهها اما نه هنوز به مبارزه برخواستیم تا نذاریم چاله بکنن نه هنوز چالههای قدیمی رو پر کردیم...
اون خانم درون تصویر و امثال اون هم به جای اینکه کمی فکر کنن بیل مکانیکی رو دادن دست اینا تا عمیق تر حفر کنن...
حق با تو رضا جان. مردم باید یاد بگیرند.
من منظورم تو نبودی. اما مگر وظیفه روشنفکر روشنگری نیست. اگر ادعا می کنی که به طور کامل اطلاع داده اند خوب دیگر ادعایی است غیر قابل اثبات و من هم دربست قبول می کنم.
ولی من اینطور فکر نمی کنم.
ارسال یک نظر