یادداشتهای یک کچل از خودراضی
جمعه، فروردین ۱۶، ۱۳۸۷
دموکراسی بالا به پایین است یا پایین به بالا؟
جامعه باز و دمکراسی هر دو در صورتی که علم مایملک خاص جمع بستهای از متخصصان و اهل فن شود، امکان شکوفایی و رشد ندارند
(کارل پوپر-جامعه باز و دشمنان آن)
(کارل پوپر-جامعه باز و دشمنان آن)
اما پرسشی را که این میان بیپاسخ میگذارند این است که چه دلیلی وجود دارد بعد از انتخابات نگویند که درصد بالایی به ما رای دادند؟
البته این ما از ما های واقعی دنیای انتخابات نیست، یعنی اینجا ما و دیگران مطرح نیست، اینجا انتخاب بین ما و ماتر ها است!
بیشگفتار:
بعضی نوشتههای این مطلب تا حد زیادی برای خودم غیرقابل باور و غیر قابل قبول است!
اما در هر حال بیشتر پرسشی است از دوستان خواهان تغییر و دموکراسی،
امیدوارم که اگر کسی حس کرد دراین مطلب به او یا مراماش توهین شده، به دل نگیرد.
البته این ما از ما های واقعی دنیای انتخابات نیست، یعنی اینجا ما و دیگران مطرح نیست، اینجا انتخاب بین ما و ماتر ها است!
بیشگفتار:
بعضی نوشتههای این مطلب تا حد زیادی برای خودم غیرقابل باور و غیر قابل قبول است!
اما در هر حال بیشتر پرسشی است از دوستان خواهان تغییر و دموکراسی،
امیدوارم که اگر کسی حس کرد دراین مطلب به او یا مراماش توهین شده، به دل نگیرد.
- بعضی از متفکرین بزرگ تاریخ (از جمله افلاتون)اعتقاد دارند که حکومتهای توتالیتر بهترین نوع حکومتاند، حکومتهای توتالیتر عمر بیشتری دارند و در عمل میتوانند سود بیشتری برای افراد جامعه(گروه دوم،طبقه پست و یا مردم عامی که خود مصلحتاشان را نمیدانند) داشته باشند.از دید این فیلسوفان باید هدفی مشحص شود و مردم(در صورت نیاز با زور و بر خلاف ارادهاشان) به سوی آن هدف رانده شوند.
تمامیتخواهی یا توتالیتاریسم (به انگلیسی: Totalitarianism) اصطلاحی در علوم سیاسیاست که برای توصیف حکومتهایی میرود که درآنها جهانبینی کلگرایی ارائه میشود و مردم میبایست به اصول عقاید سیاسی حکومت اعتقاد داشته باشند.حکومتهای تمامیتخواه اغلب یکحزبی هستند یا تمام احزاب به یک ایدئولوژی متعهد هستند. در حکومت تمامیتخواه، یک فرد دیکتاتور رهبری احزاب را بر عهده دارد، و افرادی که دشمن نظام سیاسی دانسته میشوند، مجازات میگردند. از دیگر ویژگیهای حکومت تمامیتخواه، کنترل انحصاری سازمانهای اقتصادی،رسانههای همگانی و ارتش است.در حکومتهای توتالیتر، تمرکز و تراکم قدرت باعث ایجاد انسداد اجتماعی میشود و افراد ممکن است به خاطرعقایدشان کشته یا زندانی شوند.
در اینگونه حکومتها دولت تقریباً بر تمام شئون زندگی عمومی و رفتارهای خصوصی شهروندان نظارت و کنترل دارد.به تعریف سیاستدانان برجسته، یک دولت تمامیتخواه، میکوشد تا همه جمعیت زیر دست خود را برای تحقق بخشیدن به اهداف دولتی بسیج کند و فعالیتهایی که همسو با این اهداف نباشند؛
از جمله فعالیتهایی مانند تشکیل اتحادیههای کارگری، نهادهای مذهبی تأئیدنشده از سوی دولت یا احزاب سیاسی مخالف؛ تحمل نمیشوند.تمامیتخواهی مفهوم عامی است که مفاهیمی چون نازیسم، فاشیسم، مائوئیسم، لنینیسم و کمونیسم را نیز در برمیگیرد.افلاطون در جمهوری، حکومت توتالیتر را از بهترین انواع حکومت دانستهاست.استالین واژه تمامیتخواه را برای توصیف حکومتش به کار برد.(ویکیپدیا)
هر کدام از این حکومتها برای،دستاویزی برای نفوذ بر مردم دارند (حزب، دین و...) این دستاویزها آنقدر مقدس و غیر قابل نقداند که در عمل هرگاه نیاز باشد میتوانند مانند چماقی بر سر مردم فرود آیند.
در سالهای اخیر اما، با فراگیرتر شدن تب دموکراسی و در دسترستر بودن اخبار، این حکومتها نیز مانورهایی نمایشی برای مشروعیت بخشیدن به خودشان دستکم در افکار عمومی جهانی انجام میدهند - هر چند که ار دید امپراتوریهای مالی دنیا حکومتهای توتالیتر به خاطر ساختار نفوذپذیر و غیرقابل نقداشان مقبولترند.
نکته مهم اینجاست که این حکومتها -دست کم تا زمانی که هستند- از دید مردماشان مقبولاند و همیشه در انتخابات - حتی بدون استفاده ازتقلب- درصد بالایی از آرای مثبت را بدست میآورند-صدام،رضا شاه خودمان، رفیق فیدل، حکومت نازیها، استالین، موسیلینی دستکم در زمان حکوتاشان،بین مردم محبوبیت و مشروعیت بالایی داشتهاند(رفیق فیدل که هنوز هم به محبوب بودن ادامه میدهد!) و اگر انتخاباتی هم برگذارشده نشان دهند محبوبیت آنها بین مردم بوده.
مردمی که در این حکومتها زندگی میکنند عملا تجربه دیگری از زندگی ندارند و به همین دلیل نمیتوانند زندگی دیگری را تصور کنند و نهایت اعتراض و یا اصلاحاتشان در چارچوب همان اصول اولیه ای که حکومت تعیین کرده باقی میماند.
این مردم حتی با آزادیهای مقطعی بوجود آمده(تصادفی یا بر اساس تلاش عدهای) سازگاری ندارند و به بیان بهتر چون تجربه آزادی ندارند؛ نمیدانند چطور از آزادی بدست آمده استفاده کنند.
(داستان انتری که لوطیاش مرده بود بهترین نمونه داستانی در این مورد است.)
پاشنهآشیل اصلی(یا چشم اسفندیار) این حکومتها اصلاحات و تجدید نظر ویا فاصله گرفتن از اصول اولیهاشان است.
نقطه ضعف دوم (اما امروزه بااهمیتتر) این حکومتها آشنایی مردم با دنیاهای دیگر است و این که مردم ببینند، بدون آن اصول (یا با اصول دیگری هم) میتوان زندگی کرد بدون اینکه آسمان به زمین بیاید یا خدای نکرده سنگ بشوند، - پرسشی که همیشه برایم مطرح بوده و از بسیاری هم پرسیدهام این است که ایجاد دموکراسی حرکتی از پایین به بالاست یا بالا به پایین؟
به بیانی دیگر دموکراسی ارمغان حکومت است برای مردم و یا مردم حکومتی دموکراتیک میسازند؟
مردمی که خود به کوچکترین اصول دموکراسی اعتقاد ندارند چطور میتوانند حکومتی دموکرات بوجود بیاورند و یا در صورت بوجود آمدن این حکومت،چطور تحملش میکنند؟
مردمی که با نبودن پلیس با زرنگی تمام چراغقرمزها را رد میکنند چطور انتظار دارند که حاکمانشان بدون پلیس چراغقرمزهای بزرگتری را رد نکنند؟
وقتی حاکم-بر فرض دموکراتیک بودن انتخابش- از بین همین مردم انتخاب میشود طبیعی است که در زمان حکومت چراغ قرمزهای بزرگتری را رد کند.
برای اصلاح یک حکومت توتالیتر چه کاری میشود کرد؟
گزینههای ناجی سوار بر اسب سفید و ... که فقط به عنوان مسکن و کمی هم برای خنده مناسب اند،
خود حکومت هم به خاطر ساختارش اجازه نفوذ غیر خودیها را در حکومت نمیدهد
پس چه میشود کرد؟
از دید من تنها راهحل(که البته بسیار زمانبر است) یادگرفتن مردم است و اینکه مردم دستکم در زندگی روزمره خود به اصول دموکراسی پایبند باشند؛ و از آنجایی که حکومت نمیتواند جدا از مردم باشد(؟!) به سمت تغییر و در نهایت دموکراسی پیش خواهد رفت!
اما اشکال راه حل من چیست؟
1-مردم چطور و از کجا یاد بگیرند؟( و به بیان واضحتر چطور قانع شوند که یاد بگیرند؟)
2-واقعا یک حکومت توتالیتر نمیتوانذ از مردم جدا باشد؟ و یا نمیتواند جلوی تغییر مردم را بگیرد؟
خودم که جوابی برایش ندارم!
شاید هم تمام فرضیههای بالا غلط باشد و به قول شاملو : عيب کار اينجاست که من '' آنچه هستم '' را با '' آنچه بايد باشم '' اشتباه مي کنم ،خيال ميکنم آنچه بايد باشم هستم،در حاليکه آنچه هستم نبايد باشم.
اشتراک در:
نظرات پیام
(
Atom
)
جستجوی این وبلاگ
برچسبها
جاهايي که سر ميزنم
کتابخانهها
- کتاب فارسی
- ایرانیان آمریکای شمالی
- کتابخانه رضا قاسمی-دوات
- کتابخانه داتیس
- قفسه
- کتابخانه آشیان
- پارس تک
- کتابخانه مارکسیستها
- امیرحسین خنجی
- کتابخانه خوابگرد
- کتبخانه اهل سنت
- کتابخانه پارس
- آوای آزاد
- نیلوفرانه
- کتابخانه بهاییان
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه ادم و حوا
- جستجو در کتابهای فارسی
- کتابخانه نهضت ملی ایران
- تبرستان
- کتابخانه ایران باستان
اخبار زرتشتیان
CopyLeft! هرگونه کپی برداری مجازاست، اما خوشحال میشوم اگر به خودم هم خبر بدهید. با پشتیبانی Blogger.
آرشیو وبلاگ
-
2009
(53)
- دسامبر (4)
- نوامبر (3)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (4)
- اوت (6)
- ژوئیهٔ (10)
- ژوئن (4)
- مهٔ (3)
- آوریل (3)
- فوریهٔ (7)
- ژانویهٔ (7)
-
2008
(77)
- دسامبر (4)
- نوامبر (4)
- اکتبر (3)
- سپتامبر (4)
- اوت (15)
- ژوئیهٔ (11)
- ژوئن (7)
- مهٔ (2)
- آوریل (7)
- مارس (11)
- فوریهٔ (2)
- ژانویهٔ (7)
-
2007
(60)
- دسامبر (7)
- نوامبر (1)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (3)
- اوت (2)
- ژوئیهٔ (8)
- ژوئن (10)
- مهٔ (5)
- آوریل (2)
- مارس (8)
- فوریهٔ (3)
- ژانویهٔ (9)
-
2006
(130)
- دسامبر (8)
- نوامبر (6)
- اکتبر (6)
- سپتامبر (6)
- اوت (8)
- ژوئیهٔ (15)
- ژوئن (15)
- مهٔ (21)
- آوریل (15)
- مارس (8)
- فوریهٔ (6)
- ژانویهٔ (16)
بیشتر خواندهشدهها
-
در پسلرزهای اولیهی «اسناد پاناما»، وقتی مشخص شد در برخی از این اسناد، نام «محمود احمدینژاد» ذکر شده، گروهی که به اصلاحطلبان معروف شده...
-
در دنیای اینترنت هک کردن معنای خاصی دارد، هک کردن یعنی استفاده از نقطهضعفهای سیستمی برای نفوذ در آن و اینکه ادعا میشود دامین پرشینبلاگ...
-
1- نفرین ملا: اما ناقلان شکرشکن و راویان اخبار چنین حکایت کنند که در روزگارقدیم مطربی بود بس مشهور، بزم بزمیان را با ساز و آواز خود گرم میک...
-
بعد از مدتها یک خنده اساسی فرمودیم! نمیدانم ایمیل ' آقا پرفسور ابراهیم میرزایی بنیاد پیدایش علم حق و عدالت از زمین تا آسمانهای بیکران &...
-
از طلا بودن پشیمان گشته ایم / لطف فرموده ما را مس کنید! اصلا فکر نمی کردم یه Comment ساده -که به طنز هم نوشته شده- بتونه باعث دلخوری کسی بش...
-
یادت هست، چند سال پیش بود؟ شاید بیشتر از ۱۵ سال؟ خیلی ساده، وسط سرمای زمستان،اخرین بطری ودکا را ورداشتی و بدون لباس مناسب و تجهیزات زمستانی...
-
وقتی بنفشه را با گل سرخ برانداز می کنند ممکن است این نظر به میان بیاید که چرا بنفشه اینقدر کبود است؟ بخشی از یک نامه از نیمای یوش به احمد شا...
-
نوشي كجاست؟ من كه خيلي دلم براش تنگ شده قرار بود فقط 2 هفته نباشه ولي الان نزديك 1 ماه كه نيست
-
ميخواهم از شما که از ما هزار بار بگوييد بگويند با قاري بزرگ، ميکاريم عشق بزرگ را، تا گل دهد به دامن بيزاري بزرگ... لینک
-
در تقسیمبندی ذهنی من٬آدمها انواع مختلفی دارند که یک نوع آنرا من ترانسپرنت نامیدهام٬آدمهای ترانسورنت آدمهایی هستند که حضورشان را حس نمیکن...
© ما اينيم 2013 . Powered by Bootstrap , Blogger templates and RWD Testing Tool
هیچ نظری موجود نیست :
ارسال یک نظر