یادداشتهای یک کچل از خودراضی
دوشنبه، اسفند ۰۴، ۱۳۸۲
يك ليوان آب پشت سررسانة ملي!
چه شرم آور است زيستن در جايي که ما مردانش اينگونه می انديشيم!
و شرم آورتر اينکه زناني چنين چيزی را می پذيرند!
زنان و دختران بسياری را سراغ دارم که اينگونه می انديشند!
در توجيه اين موضوع فقط شايد بشود گفت : "درست زندگی کردن را چه کسی به ما آموخته است که ما درست زندگی کنيم!"
نمی دانم شايد اين حرف درست باشد ولی هر چه فکر می کنم مي بينم آدمهای زيادی در همين شرايط و شايد بدتر از آن درست و مستقل و آزاد زندگی کرده اند هر چند برای شنا در خلاف جهت جريان جامعه مشکلات و سختی های بسياری را تحمل کرده اند.
وقتی با بعضی از دوستانم که جوان هستند و ظاهرا بايد بهتر فکر کنند، صحبت می کنم و می بينم بيشتر آنها( چه دختر و چه پسر) شايد در ظاهر خوب فکر کند ولي در عمل همان کاری را مي کنند و همان تفکری را دارند که نسلهای قبلی داشته اند،هم دلم می گيرد و هم تعجب می کنم.
چه شد که زنان به جنس دوم تبديل شدند؟ تقصير ما مردها بود؟ خودشان مقصر بودند؟ مذهب مقصر بود؟ کار انگلیس هاست؟
هنوز هم در دوستيها و عشق ها ما مردها هستيم که همه جور تصميم می گيريم وبعد تصميم خود را به طرف مقابل می گوييم!
و هنوز که هنوز است مهمترين مشکلشان زنان و دختران در دوستيها ما نگرانی شب زفاف است!
ببخشيد که رک حرف مي زنم،
کسی را می شناسم که به گفته خودش پيش از ازدواج با دهها دختر ارتباط داشته است،(بعد از ازدواج هم گا ه گاهی شيطنت می کند) ولی همين شخص در زمان ازدواج اصرار داشت که همسرش نباید پيش از ازدواج حتی ارتباطی در حد دوستس خيلی ساده با مردی داشته باشد!(بعد از ازدواح ديگر به جای خود!)
وقتی که به اين دوست می گويم چرا آزاديهايي را که برای خودت قایلی برای همسرت نيستی به سادگی می گويد فرق می کند!
فکر می کنيد همسر او از ماجرا خبر ندارد؟یعنی اينقدر ساده است؟
من فکر می کنم فقط وقتی می توانيم انسانهای آزاد( شايد بهتر باشد فقط بگويم انسان،انسان غير آزاد که انسان نيست!) باشيم که ياد بگيريم به حقوق يکديگر جدا از جنسيت نگاه کنيم وقتي ياد گرفتيم که به يکديگر احترام بگذاريم ، ديگران هم به ما احترام خواهند گذاشت.
و مهمتر اين که ياد بگيريم حقوق خودمان را به رسميت بشناسيم .
چه شرم آور است زيستن در جايي که ما مردانش اينگونه می انديشيم!
و شرم آورتر اينکه زناني چنين چيزی را می پذيرند!
زنان و دختران بسياری را سراغ دارم که اينگونه می انديشند!
در توجيه اين موضوع فقط شايد بشود گفت : "درست زندگی کردن را چه کسی به ما آموخته است که ما درست زندگی کنيم!"
نمی دانم شايد اين حرف درست باشد ولی هر چه فکر می کنم مي بينم آدمهای زيادی در همين شرايط و شايد بدتر از آن درست و مستقل و آزاد زندگی کرده اند هر چند برای شنا در خلاف جهت جريان جامعه مشکلات و سختی های بسياری را تحمل کرده اند.
وقتی با بعضی از دوستانم که جوان هستند و ظاهرا بايد بهتر فکر کنند، صحبت می کنم و می بينم بيشتر آنها( چه دختر و چه پسر) شايد در ظاهر خوب فکر کند ولي در عمل همان کاری را مي کنند و همان تفکری را دارند که نسلهای قبلی داشته اند،هم دلم می گيرد و هم تعجب می کنم.
چه شد که زنان به جنس دوم تبديل شدند؟ تقصير ما مردها بود؟ خودشان مقصر بودند؟ مذهب مقصر بود؟ کار انگلیس هاست؟
هنوز هم در دوستيها و عشق ها ما مردها هستيم که همه جور تصميم می گيريم وبعد تصميم خود را به طرف مقابل می گوييم!
و هنوز که هنوز است مهمترين مشکلشان زنان و دختران در دوستيها ما نگرانی شب زفاف است!
ببخشيد که رک حرف مي زنم،
کسی را می شناسم که به گفته خودش پيش از ازدواج با دهها دختر ارتباط داشته است،(بعد از ازدواج هم گا ه گاهی شيطنت می کند) ولی همين شخص در زمان ازدواج اصرار داشت که همسرش نباید پيش از ازدواج حتی ارتباطی در حد دوستس خيلی ساده با مردی داشته باشد!(بعد از ازدواح ديگر به جای خود!)
وقتی که به اين دوست می گويم چرا آزاديهايي را که برای خودت قایلی برای همسرت نيستی به سادگی می گويد فرق می کند!
فکر می کنيد همسر او از ماجرا خبر ندارد؟یعنی اينقدر ساده است؟
من فکر می کنم فقط وقتی می توانيم انسانهای آزاد( شايد بهتر باشد فقط بگويم انسان،انسان غير آزاد که انسان نيست!) باشيم که ياد بگيريم به حقوق يکديگر جدا از جنسيت نگاه کنيم وقتي ياد گرفتيم که به يکديگر احترام بگذاريم ، ديگران هم به ما احترام خواهند گذاشت.
و مهمتر اين که ياد بگيريم حقوق خودمان را به رسميت بشناسيم .
اشتراک در:
نظرات پیام
(
Atom
)
جستجوی این وبلاگ
برچسبها
جاهايي که سر ميزنم
کتابخانهها
- کتاب فارسی
- ایرانیان آمریکای شمالی
- کتابخانه رضا قاسمی-دوات
- کتابخانه داتیس
- قفسه
- کتابخانه آشیان
- پارس تک
- کتابخانه مارکسیستها
- امیرحسین خنجی
- کتابخانه خوابگرد
- کتبخانه اهل سنت
- کتابخانه پارس
- آوای آزاد
- نیلوفرانه
- کتابخانه بهاییان
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه ادم و حوا
- جستجو در کتابهای فارسی
- کتابخانه نهضت ملی ایران
- تبرستان
- کتابخانه ایران باستان
اخبار زرتشتیان
CopyLeft! هرگونه کپی برداری مجازاست، اما خوشحال میشوم اگر به خودم هم خبر بدهید. با پشتیبانی Blogger.
آرشیو وبلاگ
-
2009
(53)
- دسامبر (4)
- نوامبر (3)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (4)
- اوت (6)
- ژوئیهٔ (10)
- ژوئن (4)
- مهٔ (3)
- آوریل (3)
- فوریهٔ (7)
- ژانویهٔ (7)
-
2008
(77)
- دسامبر (4)
- نوامبر (4)
- اکتبر (3)
- سپتامبر (4)
- اوت (15)
- ژوئیهٔ (11)
- ژوئن (7)
- مهٔ (2)
- آوریل (7)
- مارس (11)
- فوریهٔ (2)
- ژانویهٔ (7)
-
2007
(60)
- دسامبر (7)
- نوامبر (1)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (3)
- اوت (2)
- ژوئیهٔ (8)
- ژوئن (10)
- مهٔ (5)
- آوریل (2)
- مارس (8)
- فوریهٔ (3)
- ژانویهٔ (9)
-
2006
(130)
- دسامبر (8)
- نوامبر (6)
- اکتبر (6)
- سپتامبر (6)
- اوت (8)
- ژوئیهٔ (15)
- ژوئن (15)
- مهٔ (21)
- آوریل (15)
- مارس (8)
- فوریهٔ (6)
- ژانویهٔ (16)
-
2005
(59)
- دسامبر (3)
- نوامبر (6)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (7)
- اوت (8)
- ژوئیهٔ (2)
- مهٔ (8)
- آوریل (10)
- مارس (10)
- ژانویهٔ (3)
-
2004
(75)
- دسامبر (3)
- نوامبر (1)
- ژوئن (2)
- مهٔ (5)
- آوریل (10)
- مارس (12)
-
فوریهٔ
(38)
- در حمله تازيان به ايران ،ايرانيان بسياری بدست لشگر...
- گيله مرد! یک لينک بدرد بخور و قشنگ اين آقای حسن رج...
- يک لينک قديمی که فکر مي کنم قبلا هم داده بودم را د...
- همين الان يک خبر خوب به من رسيد آن خبر قبلي يعني ا...
- بازداشت فضلی نژاد و افشای آنچه فاش بود توی چه دن...
- کبرا رحمانپور امروز اعدام نمی شود. اين خبر بسيار ...
- دوست خوب و ناديده ام آرمين گيله مرد ( که احتمالا ت...
- نوشی و جو جه هايش دات نت شد! حالا نوشی یه خونه جدي...
- يک خبر جدي دست اول و مهم! اين خبر به نقل از يک منب...
- يك ليوان آب پشت سررسانة ملي! چه شرم آور است زيستن ...
- بروز نا آرامی خونين در ايذه(ارBBC) به نظر شما خنده...
- يك جامعه شناس: جشن والنتاين ريشه در فرهنگ ايراني ن...
- اين متن را در وبلاگ ترسا ديدم، که او هم از طبرستان...
- قسم حضرت عباس را بور کنيم یا دم خروس را؟ آقا جان م...
- دلتنگيها -1 ديروز با يکی از دوستان قديمی توی خيابا...
- جشن اسپندگان در ما اسفند هستيم! چند لحظه به انتخاب...
- من با اين آقای سيد ابراهيم نبوی زياد ميانه ای ندار...
- حضور پرشور و بي سابقه!!!!!!!مردم در پای صندوقهای ر...
- اينها هم چه رويي دارند! متن کامل نامه نمايندگان مع...
- بعد از ديدن این عکس کلی خندیدم ( اين خانم دارد ب...
- بلاگ اسکای دوباره راه افتاده اما اینکه چه بلایی بر...
- اینها خیلی محشرند همین! بعید نیست تعداد آرای شمارش...
- شايد حقيقت آن دو دست جوان بود آن دو دست جوان که ...
- چه حسی به تو دست می دهد وقتی یک نفر حرف تو و هم نس...
- تقصير درختچه كنار سالن چيه كه نميتونه خوشبخت باشه ...
- دیشب توی تهرون باد خیلی تندی می آمد، باد بیشتر پوس...
- این میکروسافت هم کم کم دارد تبدیل می شود به همان چ...
- از سایت ایران امروز قطعنامه پارلمان اروپا درباره ا...
- این تعطیلی چند روزه بد جوری چسبید! این که بعد از م...
- زندگی دکمه Undo ندارد! دیروز طی یک عملیات انتحاری...
- درخواست عفو بين الملل: اقدام فوري براي نجات جان ما...
- جالب است که در اوج تحجر هم می توان کارهایی کرد ، گ...
- این را بخوانید بعد ببینید باز هم می توانید رای بده...
- به یاد شراره های آفتاب روز نگار حرفهایی را که مد...
- آقایان بد جوری به التماس افتاده اند! دو سه روز پیش...
- از وبلاگ خسن آقا: با شناسائی اين جوان او را از خ...
- این رو بخونید جالبه من اونجام پيش شما، به همه زند...
- لطفا یکی من را تبعید کند! یکی بود یکی نبود، غیر ا...
- ژانویهٔ (4)
بیشتر خواندهشدهها
-
در پسلرزهای اولیهی «اسناد پاناما»، وقتی مشخص شد در برخی از این اسناد، نام «محمود احمدینژاد» ذکر شده، گروهی که به اصلاحطلبان معروف شده...
-
در دنیای اینترنت هک کردن معنای خاصی دارد، هک کردن یعنی استفاده از نقطهضعفهای سیستمی برای نفوذ در آن و اینکه ادعا میشود دامین پرشینبلاگ...
-
1- نفرین ملا: اما ناقلان شکرشکن و راویان اخبار چنین حکایت کنند که در روزگارقدیم مطربی بود بس مشهور، بزم بزمیان را با ساز و آواز خود گرم میک...
-
بعد از مدتها یک خنده اساسی فرمودیم! نمیدانم ایمیل ' آقا پرفسور ابراهیم میرزایی بنیاد پیدایش علم حق و عدالت از زمین تا آسمانهای بیکران &...
-
از طلا بودن پشیمان گشته ایم / لطف فرموده ما را مس کنید! اصلا فکر نمی کردم یه Comment ساده -که به طنز هم نوشته شده- بتونه باعث دلخوری کسی بش...
-
یادت هست، چند سال پیش بود؟ شاید بیشتر از ۱۵ سال؟ خیلی ساده، وسط سرمای زمستان،اخرین بطری ودکا را ورداشتی و بدون لباس مناسب و تجهیزات زمستانی...
-
وقتی بنفشه را با گل سرخ برانداز می کنند ممکن است این نظر به میان بیاید که چرا بنفشه اینقدر کبود است؟ بخشی از یک نامه از نیمای یوش به احمد شا...
-
نوشي كجاست؟ من كه خيلي دلم براش تنگ شده قرار بود فقط 2 هفته نباشه ولي الان نزديك 1 ماه كه نيست
-
ميخواهم از شما که از ما هزار بار بگوييد بگويند با قاري بزرگ، ميکاريم عشق بزرگ را، تا گل دهد به دامن بيزاري بزرگ... لینک
-
در تقسیمبندی ذهنی من٬آدمها انواع مختلفی دارند که یک نوع آنرا من ترانسپرنت نامیدهام٬آدمهای ترانسورنت آدمهایی هستند که حضورشان را حس نمیکن...
© ما اينيم 2013 . Powered by Bootstrap , Blogger templates and RWD Testing Tool
هیچ نظری موجود نیست :
ارسال یک نظر