یادداشتهای یک کچل از خودراضی
شنبه، خرداد ۲۰، ۱۳۸۵
ایرانی که بود و دوستش داشتیم!
حدود 10 سال پیش وقتی خاتمی تازه در دوره اول ریاست جمهوری اش پیروز شده بود در یک بحث دانشجویی یکی که هنوز از پیروزی خاتمی مست بود از من پرسید:
-حالا نظرت در مورد آینده ایران چیه؟
گفتم :
-من فکر می کنم ایران حداکثر تا بیست،سی سال دیگر تجزیه شود!
هنوز هم سر حرفم هستم با این تفوت که حالا 10 سال گذشته،یعنی ایران تا حداکثر 20 سال دیگر تجزیه می شود!
کی حاظر است شرط ببندد؟
خودمان را گول نزنیم ،چیزی که دوست داریم با چیزی که واقعیت دارد و دارد اتفاق می افتد فرق می کند.
لشگر ظفرمند اسلام بعد از شکست ایرانیان و قتل عام مردان و به بردگی بردن زنان و کودکان ایرانی،تمام تلاش خود را به کار بست تا دیگر کشوری به نام ایران نباشد.
اولین قدم حذف جشنها و مراسم سنتی ایرانیان،از بین بردن زبان و لباس ایرانی و تمام منابع علمی و دینی ایرانیان بود
اما جنبش شعوبیه نشان داد که حتی اگر دینی هم به ایران بیاید رنگ و بو ی ایرانی می گیرد! نهایت اش این است که میترا (نگهبان آب) تبدیل می شود به زهرا که مهریه اش آب است!
اینجا بود که قوم مهاجم به این تنیجه رسید که باید کاری بکند!
قوم مهاجم سعی کرد که سنتهای باستانی ایرانی را (که در همه جای ایران وبین همه قوم های ایرانی جریان داشت) و باعث یکدلی و هماهنگی ایرانیان بود از بین ببرد:
در یک جلسه مذهبی در مورد حذف نوروز تصمیم گیری می کدند:
نظر برخی این بود که اعلام کنند عاشورا در نوروز اتفاق افتاده تا به این وسیله بتوانند از جشن جلوگیری کنند اما نظرآیت الله...مرجع بزرگ شیعه در ای مورد بسیار جالب بود: "اگر حتی اعلام کنیم که عاشورا در نوروز بوده،مردم به بهانه عاشورا به یاد نوروز و جشن باستانی خودشان می افتند!"
یکی از سنتهای قوم مهاجم جنگ قبیله ای بود،12 ماه سال را با قبیله های مجاور می جنگیدند،بعدها که متوجه شدند 12 ماه جنگ انها را از زندگی کردن بازداشته اشت ،چهار ماه را برای جنگ حرام اعلام کردند،وگفتند در این چهار ماه کار کنیم!
قوم مهاجم می دانست که بهتری را بری فلج کردن یک ملت متحد،درگیری قبیله ایست،
قوم مهاجم باید تمام جنبشهای ایرانیان را به جای جنبشی ایرانی ،تبدیل به جنبشی قبیله ای می کرد تا دیگر کسی نگران آنچه بر سر ترک،عرب ایرانی،کرد،لر،فارس و... می آید نباشد(هم قبیله ای من که نیستند!)
حالا قرنهاست دیگر رستم از گوشه ای از سرزمین ایران به کمک گوشه ای دیگر نمی رود و قرنهاست بابک به خونخواهی ایرانیان کشته شده قیام کرده بود مرده است.
شاید 100 سال بعد از ایران نیز جز نامی باقی نماند!
دوست ندارم اینگونه باشد ولی هست!
-حالا نظرت در مورد آینده ایران چیه؟
گفتم :
-من فکر می کنم ایران حداکثر تا بیست،سی سال دیگر تجزیه شود!
هنوز هم سر حرفم هستم با این تفوت که حالا 10 سال گذشته،یعنی ایران تا حداکثر 20 سال دیگر تجزیه می شود!
کی حاظر است شرط ببندد؟
خودمان را گول نزنیم ،چیزی که دوست داریم با چیزی که واقعیت دارد و دارد اتفاق می افتد فرق می کند.
لشگر ظفرمند اسلام بعد از شکست ایرانیان و قتل عام مردان و به بردگی بردن زنان و کودکان ایرانی،تمام تلاش خود را به کار بست تا دیگر کشوری به نام ایران نباشد.
اولین قدم حذف جشنها و مراسم سنتی ایرانیان،از بین بردن زبان و لباس ایرانی و تمام منابع علمی و دینی ایرانیان بود
اما جنبش شعوبیه نشان داد که حتی اگر دینی هم به ایران بیاید رنگ و بو ی ایرانی می گیرد! نهایت اش این است که میترا (نگهبان آب) تبدیل می شود به زهرا که مهریه اش آب است!
اینجا بود که قوم مهاجم به این تنیجه رسید که باید کاری بکند!
قوم مهاجم سعی کرد که سنتهای باستانی ایرانی را (که در همه جای ایران وبین همه قوم های ایرانی جریان داشت) و باعث یکدلی و هماهنگی ایرانیان بود از بین ببرد:
در یک جلسه مذهبی در مورد حذف نوروز تصمیم گیری می کدند:
نظر برخی این بود که اعلام کنند عاشورا در نوروز اتفاق افتاده تا به این وسیله بتوانند از جشن جلوگیری کنند اما نظرآیت الله...مرجع بزرگ شیعه در ای مورد بسیار جالب بود: "اگر حتی اعلام کنیم که عاشورا در نوروز بوده،مردم به بهانه عاشورا به یاد نوروز و جشن باستانی خودشان می افتند!"
یکی از سنتهای قوم مهاجم جنگ قبیله ای بود،12 ماه سال را با قبیله های مجاور می جنگیدند،بعدها که متوجه شدند 12 ماه جنگ انها را از زندگی کردن بازداشته اشت ،چهار ماه را برای جنگ حرام اعلام کردند،وگفتند در این چهار ماه کار کنیم!
قوم مهاجم می دانست که بهتری را بری فلج کردن یک ملت متحد،درگیری قبیله ایست،
قوم مهاجم باید تمام جنبشهای ایرانیان را به جای جنبشی ایرانی ،تبدیل به جنبشی قبیله ای می کرد تا دیگر کسی نگران آنچه بر سر ترک،عرب ایرانی،کرد،لر،فارس و... می آید نباشد(هم قبیله ای من که نیستند!)
حالا قرنهاست دیگر رستم از گوشه ای از سرزمین ایران به کمک گوشه ای دیگر نمی رود و قرنهاست بابک به خونخواهی ایرانیان کشته شده قیام کرده بود مرده است.
شاید 100 سال بعد از ایران نیز جز نامی باقی نماند!
دوست ندارم اینگونه باشد ولی هست!
اشتراک در:
نظرات پیام
(
Atom
)
جستجوی این وبلاگ
برچسبها
جاهايي که سر ميزنم
کتابخانهها
- کتاب فارسی
- ایرانیان آمریکای شمالی
- کتابخانه رضا قاسمی-دوات
- کتابخانه داتیس
- قفسه
- کتابخانه آشیان
- پارس تک
- کتابخانه مارکسیستها
- امیرحسین خنجی
- کتابخانه خوابگرد
- کتبخانه اهل سنت
- کتابخانه پارس
- آوای آزاد
- نیلوفرانه
- کتابخانه بهاییان
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه ادم و حوا
- جستجو در کتابهای فارسی
- کتابخانه نهضت ملی ایران
- تبرستان
- کتابخانه ایران باستان
اخبار زرتشتیان
CopyLeft! هرگونه کپی برداری مجازاست، اما خوشحال میشوم اگر به خودم هم خبر بدهید. با پشتیبانی Blogger.
آرشیو وبلاگ
-
2009
(53)
- دسامبر (4)
- نوامبر (3)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (4)
- اوت (6)
- ژوئیهٔ (10)
- ژوئن (4)
- مهٔ (3)
- آوریل (3)
- فوریهٔ (7)
- ژانویهٔ (7)
-
2008
(77)
- دسامبر (4)
- نوامبر (4)
- اکتبر (3)
- سپتامبر (4)
- اوت (15)
- ژوئیهٔ (11)
- ژوئن (7)
- مهٔ (2)
- آوریل (7)
- مارس (11)
- فوریهٔ (2)
- ژانویهٔ (7)
-
2007
(60)
- دسامبر (7)
- نوامبر (1)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (3)
- اوت (2)
- ژوئیهٔ (8)
- ژوئن (10)
- مهٔ (5)
- آوریل (2)
- مارس (8)
- فوریهٔ (3)
- ژانویهٔ (9)
-
2006
(130)
- دسامبر (8)
- نوامبر (6)
- اکتبر (6)
- سپتامبر (6)
- اوت (8)
- ژوئیهٔ (15)
-
ژوئن
(15)
- سي و يکم خرداد ماه، در سالگرد تيرباران سعيد سلطانپور
- 1984
- تازه وارد خوش اومدی!
- خوشگلا رو می گیرن!
- Jurassic Park and Microsoft
- Hey You!
- ساعت جدید مایکروسافت
- شهر هایی که دوستشان دارم
- شکست
- حکایت باتوم و زبان
- زاده شدن
- ایرانی که بود و دوستش داشتیم!
- Windows
- سیاست خارجی و مشکلات عشقی!
- شاهین بالاخره Update کرد
- مهٔ (21)
- آوریل (15)
- مارس (8)
- فوریهٔ (6)
- ژانویهٔ (16)
بیشتر خواندهشدهها
-
در پسلرزهای اولیهی «اسناد پاناما»، وقتی مشخص شد در برخی از این اسناد، نام «محمود احمدینژاد» ذکر شده، گروهی که به اصلاحطلبان معروف شده...
-
در دنیای اینترنت هک کردن معنای خاصی دارد، هک کردن یعنی استفاده از نقطهضعفهای سیستمی برای نفوذ در آن و اینکه ادعا میشود دامین پرشینبلاگ...
-
1- نفرین ملا: اما ناقلان شکرشکن و راویان اخبار چنین حکایت کنند که در روزگارقدیم مطربی بود بس مشهور، بزم بزمیان را با ساز و آواز خود گرم میک...
-
بعد از مدتها یک خنده اساسی فرمودیم! نمیدانم ایمیل ' آقا پرفسور ابراهیم میرزایی بنیاد پیدایش علم حق و عدالت از زمین تا آسمانهای بیکران &...
-
از طلا بودن پشیمان گشته ایم / لطف فرموده ما را مس کنید! اصلا فکر نمی کردم یه Comment ساده -که به طنز هم نوشته شده- بتونه باعث دلخوری کسی بش...
-
یادت هست، چند سال پیش بود؟ شاید بیشتر از ۱۵ سال؟ خیلی ساده، وسط سرمای زمستان،اخرین بطری ودکا را ورداشتی و بدون لباس مناسب و تجهیزات زمستانی...
-
وقتی بنفشه را با گل سرخ برانداز می کنند ممکن است این نظر به میان بیاید که چرا بنفشه اینقدر کبود است؟ بخشی از یک نامه از نیمای یوش به احمد شا...
-
نوشي كجاست؟ من كه خيلي دلم براش تنگ شده قرار بود فقط 2 هفته نباشه ولي الان نزديك 1 ماه كه نيست
-
ميخواهم از شما که از ما هزار بار بگوييد بگويند با قاري بزرگ، ميکاريم عشق بزرگ را، تا گل دهد به دامن بيزاري بزرگ... لینک
-
در تقسیمبندی ذهنی من٬آدمها انواع مختلفی دارند که یک نوع آنرا من ترانسپرنت نامیدهام٬آدمهای ترانسورنت آدمهایی هستند که حضورشان را حس نمیکن...
© ما اينيم 2013 . Powered by Bootstrap , Blogger templates and RWD Testing Tool
۲ نظر :
12+4=16!!!!!!!
جناب ناشناس،
منظور شما رو نفهمیدم،
ولی تا جایی که می دونم تو دنیای واقعی و خارج از مطلق ریاضیات،خیلی وقتها یک با یک برابر نیست
برای همین ممکنه12+4 بشه 10!
ارسال یک نظر