یادداشتهای یک کچل از خودراضی
پنجشنبه، فروردین ۱۸، ۱۳۸۴
سروش نوجوان
آدمهای هم سن و سال من احتمالا بد جوری سروش نوجوان رو یادشونه!یه روزایی بود که تنها مجله خواندنی برا نوجوانها کیهان بچه ها بود
کتاب کودک کم بود و به شدت سانسور می شد!
حتی تام سایر و هکلبری فین هم سانسور می شد!
نوجوانها نباید نوجوان بودند و باید ناگهان از دنیای کودکی به دنیای بزرگسالی پرت می شدند،
الگو باید حسین فهمیده بود و نوجوانی فهمیده و انقلابی به حساب می آمد که روزی چند بار به صدام و آمریکا فحش داده باشد و چند بار پنهانی برای جبهه رفتن با شناسنامه برادرش ثبت نام کرده باشد!
موسیقی فقط مارش بود و نوحه
عشق به طور کلی ممنوع بود و گناه گبیره به حساب می آمد!
حرف زدن به زبان نوجوانانه،بچه گانه به حساب می آمد و توی انشاهای مدرسه فقط باید مثل مقاله های کیهان می نوشتی تا تحویلت بگیرند!
اینها را همه آنهایی که آن سالها تو ایران بودند یادشان هست.
بعد یک دفعه سرو کله سروش نوجوان پیدا شد
این كه دقیقا چرا آمد و چطور آمد را نمی دانم! ولی آمد!
اینطوری بود گه چشم ما به نوع دیگری از ادبیات باز شد،
از آدمهای عصا قورت داده ای که همیشه خدا در حال نصیحت بودند بریدیم و رفتیم سراغ کتابها
سهراب سپهری را شناختیم و مرادی کرمانی راو...
حتی با مارسل پروست و جادوی "جستجوی زمان از دست رفته" آشنا شدیم...
فهمیدیم که نوجوانانه حرف زدن خیلی بهتر از آدم بزرگ بودن است و...
توی این مدت با مجله دوست شدیم،با مجله خندیدیم،گریه کردیم
کیهان هر روز به داستان های مجله گیر می داد و هر داستانی را اوج بی فرهنگی و تهاجم فرهنگی می دانست!
آنی مبتذل بود
داستان اون دختر گداهه که با پسر دزده دوست شده بود بد بود(اسمش را یادم نیست!) و ....
بعد از مدتی مجله تصمیم گرفت مجله در مجله راه بیاندازد و یک قسمت را بدهد به بچه ها هر کاری دلشان می خواهد بکنند!
3 نفر انتخاب شدند: تا جایی که اسمشان یادم هست، شادی صدر ،کاترین پایدار و مژگان کلهر بود(سالها گدشته و گنجینه مجلات من هم در
خانه جا مانده !شاید تو اسمها اشتباه کرده باشم)
هر سه دختر بودند!(جای فیمینست ها خالی)
روزهای خوبی بود....
--------------------------------------
بعد هم آدم بدها مجله را هم مثل همه چیزهایی که برایمان باقی مانده بود به نفع خودشون مصادره کردند
ما هم بعد از 10 سال ،دیگر مجله را نگرفتیم و خودمان را با شماره های قدیمی اش سرگرم کردیم
خیلی آدمهایی که اون موقع با مجله سرو کار داشتند الان آدم بزرگی شده اند که یکی از آنها شادی صدر است
که امیدوارم که همیشه سرحال و امیدوار باشد
چون تعداد زیادی از نوجوانان آنروز به کمک امروز او احتیاج دارند.
هر چند که امید در بین ماها، مدت هاست که مرده است.
اشتراک در:
نظرات پیام
(
Atom
)
جستجوی این وبلاگ
برچسبها
جاهايي که سر ميزنم
کتابخانهها
- کتاب فارسی
- ایرانیان آمریکای شمالی
- کتابخانه رضا قاسمی-دوات
- کتابخانه داتیس
- قفسه
- کتابخانه آشیان
- پارس تک
- کتابخانه مارکسیستها
- امیرحسین خنجی
- کتابخانه خوابگرد
- کتبخانه اهل سنت
- کتابخانه پارس
- آوای آزاد
- نیلوفرانه
- کتابخانه بهاییان
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه ادم و حوا
- جستجو در کتابهای فارسی
- کتابخانه نهضت ملی ایران
- تبرستان
- کتابخانه ایران باستان
اخبار زرتشتیان
CopyLeft! هرگونه کپی برداری مجازاست، اما خوشحال میشوم اگر به خودم هم خبر بدهید. با پشتیبانی Blogger.
آرشیو وبلاگ
-
2009
(53)
- دسامبر (4)
- نوامبر (3)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (4)
- اوت (6)
- ژوئیهٔ (10)
- ژوئن (4)
- مهٔ (3)
- آوریل (3)
- فوریهٔ (7)
- ژانویهٔ (7)
-
2008
(77)
- دسامبر (4)
- نوامبر (4)
- اکتبر (3)
- سپتامبر (4)
- اوت (15)
- ژوئیهٔ (11)
- ژوئن (7)
- مهٔ (2)
- آوریل (7)
- مارس (11)
- فوریهٔ (2)
- ژانویهٔ (7)
-
2007
(60)
- دسامبر (7)
- نوامبر (1)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (3)
- اوت (2)
- ژوئیهٔ (8)
- ژوئن (10)
- مهٔ (5)
- آوریل (2)
- مارس (8)
- فوریهٔ (3)
- ژانویهٔ (9)
-
2006
(130)
- دسامبر (8)
- نوامبر (6)
- اکتبر (6)
- سپتامبر (6)
- اوت (8)
- ژوئیهٔ (15)
- ژوئن (15)
- مهٔ (21)
- آوریل (15)
- مارس (8)
- فوریهٔ (6)
- ژانویهٔ (16)
بیشتر خواندهشدهها
-
در پسلرزهای اولیهی «اسناد پاناما»، وقتی مشخص شد در برخی از این اسناد، نام «محمود احمدینژاد» ذکر شده، گروهی که به اصلاحطلبان معروف شده...
-
در دنیای اینترنت هک کردن معنای خاصی دارد، هک کردن یعنی استفاده از نقطهضعفهای سیستمی برای نفوذ در آن و اینکه ادعا میشود دامین پرشینبلاگ...
-
1- نفرین ملا: اما ناقلان شکرشکن و راویان اخبار چنین حکایت کنند که در روزگارقدیم مطربی بود بس مشهور، بزم بزمیان را با ساز و آواز خود گرم میک...
-
بعد از مدتها یک خنده اساسی فرمودیم! نمیدانم ایمیل ' آقا پرفسور ابراهیم میرزایی بنیاد پیدایش علم حق و عدالت از زمین تا آسمانهای بیکران &...
-
از طلا بودن پشیمان گشته ایم / لطف فرموده ما را مس کنید! اصلا فکر نمی کردم یه Comment ساده -که به طنز هم نوشته شده- بتونه باعث دلخوری کسی بش...
-
یادت هست، چند سال پیش بود؟ شاید بیشتر از ۱۵ سال؟ خیلی ساده، وسط سرمای زمستان،اخرین بطری ودکا را ورداشتی و بدون لباس مناسب و تجهیزات زمستانی...
-
وقتی بنفشه را با گل سرخ برانداز می کنند ممکن است این نظر به میان بیاید که چرا بنفشه اینقدر کبود است؟ بخشی از یک نامه از نیمای یوش به احمد شا...
-
نوشي كجاست؟ من كه خيلي دلم براش تنگ شده قرار بود فقط 2 هفته نباشه ولي الان نزديك 1 ماه كه نيست
-
ميخواهم از شما که از ما هزار بار بگوييد بگويند با قاري بزرگ، ميکاريم عشق بزرگ را، تا گل دهد به دامن بيزاري بزرگ... لینک
-
در تقسیمبندی ذهنی من٬آدمها انواع مختلفی دارند که یک نوع آنرا من ترانسپرنت نامیدهام٬آدمهای ترانسورنت آدمهایی هستند که حضورشان را حس نمیکن...
© ما اينيم 2013 . Powered by Bootstrap , Blogger templates and RWD Testing Tool
۱ نظر :
سلام من الهام ازادي هستم از همون بچه هايي كه واسه سروش نوجوان مي نوشت خبرنگار افتخاري سروش واقعا جاش خيلي خاليه
ارسال یک نظر