یادداشتهای یک کچل از خودراضی
یکشنبه، اسفند ۲۰، ۱۳۸۵
300،Alexander،سد سیوند،خیج فارس و...
نمیفهمم این همه حساسیت برای چیست؟
چرا خودمان را گول میزنیم؟
کدام تمدن؟
کدام گذشته پرافتخار؟
چرا به یک مشت سنگ و خاک پوسیده چسبیدهایم؟
گذشتهای که از آن دم میرنیم به جای اینکه باعث افتخار ما باشد باید باعث شرمندگی ما باشد،
اینکه ما چگونه میراث نیاکانمان را به این شکل درآوردیم،باعث افتخار است یا شرمندگی؟
بهانه نیاوریم که تقصیر ما نبود،اسکندر، تازیان،مغولها و ... اینگونهامان کردند،
این خود ما بودیم که از اسکندر خدا ساختیم(کمی به قصههای ماد بزرگهایتان در مورد اسکندر کبیرگوش کنید)
این ما بودیم که از تازیانی که پدرانمان را فتل عام کردند و مادرانمان را به بردگی بردند در حد پرستش پرستیدیم(بعد از هزار سال هنوز اربعین شهادتشان را میگیریم!)
کدام یک از ماهایی که این بیانیه ها را مینویسیم،بمب گوگلی می سازیم و... سعی کردهایم دست کم به افکار کوروش فکر کنیم؟
چند نفر از ما تحمل پذیرش حقوق بشر کوروش را داریم؟
چند نفر از ما می توتنیم تحمل کنیم مانند دوره ساخت تخت جمشید،مدیرمان زن باشد؟
چند نفر از ما ...
من این گذشتهای را که در فیلمهایی مانند این و این یکی تصویر میشود را به مراتب به گذشتهای که از آن دم میزنیم ترجیح میدهم،
ترجیح میدهم اجدادم داریوش پشمالوی فیلم اسکندر باشند و این ایرانیهای وحشی فیلم 300
ترجیح میدهم افتخارم به جای تخت جمشید و دروازه ملل اش ،به کپرها و شترها و جنگهای عربی باشد
ترجیح میدادم به جای کوروش و خشایارشاه حاکمانی مانند ... داشتیم.
اینطوری از خیانتی که کردهایم(خودمان یا چند نسل قبل امان چه فرقی می کند؟) کمتر احساس شرمندگی می کردم.
چرا خودمان را گول میزنیم؟
کدام تمدن؟
کدام گذشته پرافتخار؟
چرا به یک مشت سنگ و خاک پوسیده چسبیدهایم؟
گذشتهای که از آن دم میرنیم به جای اینکه باعث افتخار ما باشد باید باعث شرمندگی ما باشد،
اینکه ما چگونه میراث نیاکانمان را به این شکل درآوردیم،باعث افتخار است یا شرمندگی؟
بهانه نیاوریم که تقصیر ما نبود،اسکندر، تازیان،مغولها و ... اینگونهامان کردند،
این خود ما بودیم که از اسکندر خدا ساختیم(کمی به قصههای ماد بزرگهایتان در مورد اسکندر کبیرگوش کنید)
این ما بودیم که از تازیانی که پدرانمان را فتل عام کردند و مادرانمان را به بردگی بردند در حد پرستش پرستیدیم(بعد از هزار سال هنوز اربعین شهادتشان را میگیریم!)
کدام یک از ماهایی که این بیانیه ها را مینویسیم،بمب گوگلی می سازیم و... سعی کردهایم دست کم به افکار کوروش فکر کنیم؟
چند نفر از ما تحمل پذیرش حقوق بشر کوروش را داریم؟
چند نفر از ما می توتنیم تحمل کنیم مانند دوره ساخت تخت جمشید،مدیرمان زن باشد؟
چند نفر از ما ...
من این گذشتهای را که در فیلمهایی مانند این و این یکی تصویر میشود را به مراتب به گذشتهای که از آن دم میزنیم ترجیح میدهم،
ترجیح میدهم اجدادم داریوش پشمالوی فیلم اسکندر باشند و این ایرانیهای وحشی فیلم 300
ترجیح میدهم افتخارم به جای تخت جمشید و دروازه ملل اش ،به کپرها و شترها و جنگهای عربی باشد
ترجیح میدادم به جای کوروش و خشایارشاه حاکمانی مانند ... داشتیم.
اینطوری از خیانتی که کردهایم(خودمان یا چند نسل قبل امان چه فرقی می کند؟) کمتر احساس شرمندگی می کردم.
اشتراک در:
نظرات پیام
(
Atom
)
جستجوی این وبلاگ
برچسبها
جاهايي که سر ميزنم
کتابخانهها
- کتاب فارسی
- ایرانیان آمریکای شمالی
- کتابخانه رضا قاسمی-دوات
- کتابخانه داتیس
- قفسه
- کتابخانه آشیان
- پارس تک
- کتابخانه مارکسیستها
- امیرحسین خنجی
- کتابخانه خوابگرد
- کتبخانه اهل سنت
- کتابخانه پارس
- آوای آزاد
- نیلوفرانه
- کتابخانه بهاییان
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه ادم و حوا
- جستجو در کتابهای فارسی
- کتابخانه نهضت ملی ایران
- تبرستان
- کتابخانه ایران باستان
اخبار زرتشتیان
CopyLeft! هرگونه کپی برداری مجازاست، اما خوشحال میشوم اگر به خودم هم خبر بدهید. با پشتیبانی Blogger.
آرشیو وبلاگ
-
2009
(53)
- دسامبر (4)
- نوامبر (3)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (4)
- اوت (6)
- ژوئیهٔ (10)
- ژوئن (4)
- مهٔ (3)
- آوریل (3)
- فوریهٔ (7)
- ژانویهٔ (7)
-
2008
(77)
- دسامبر (4)
- نوامبر (4)
- اکتبر (3)
- سپتامبر (4)
- اوت (15)
- ژوئیهٔ (11)
- ژوئن (7)
- مهٔ (2)
- آوریل (7)
- مارس (11)
- فوریهٔ (2)
- ژانویهٔ (7)
-
2007
(60)
- دسامبر (7)
- نوامبر (1)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (3)
- اوت (2)
- ژوئیهٔ (8)
- ژوئن (10)
- مهٔ (5)
- آوریل (2)
- مارس (8)
- فوریهٔ (3)
- ژانویهٔ (9)
-
2006
(130)
- دسامبر (8)
- نوامبر (6)
- اکتبر (6)
- سپتامبر (6)
- اوت (8)
- ژوئیهٔ (15)
- ژوئن (15)
- مهٔ (21)
- آوریل (15)
- مارس (8)
- فوریهٔ (6)
- ژانویهٔ (16)
بیشتر خواندهشدهها
-
در پسلرزهای اولیهی «اسناد پاناما»، وقتی مشخص شد در برخی از این اسناد، نام «محمود احمدینژاد» ذکر شده، گروهی که به اصلاحطلبان معروف شده...
-
من در این آبادی، پی چیزی میگشتم، پی خوابی شاید، پی نوری، ریگی، لبخندی... سهراب (گلستانه)
-
یادت هست، چند سال پیش بود؟ شاید بیشتر از ۱۵ سال؟ خیلی ساده، وسط سرمای زمستان،اخرین بطری ودکا را ورداشتی و بدون لباس مناسب و تجهیزات زمستانی...
-
«اگر دیگر پای رفتنمان نیست، باری، قلعهبانان این حجّت با ما تمام کردهاند که اگر میخواهید در این دیار اقامت گزینید میباید با ابلیس قرار...
-
ما را به نیمهی پر لیوان چهکار این باقی سمیاست که پیشتر خوردهاند ساقی تمام کن قصه را که روشده است آنان که خراب تو بودند مردهاند. ...
-
وقتی بنفشه را با گل سرخ برانداز می کنند ممکن است این نظر به میان بیاید که چرا بنفشه اینقدر کبود است؟ بخشی از یک نامه از نیمای یوش به احمد شا...
-
بعد از مدتها یک خنده اساسی فرمودیم! نمیدانم ایمیل ' آقا پرفسور ابراهیم میرزایی بنیاد پیدایش علم حق و عدالت از زمین تا آسمانهای بیکران ...
-
کاش آخر همه قصهها خوب تمام میشد!
-
هر روز مینشست توی بالکن بی نردهی روبرو، روی صندلی پلاستیکی کوتاه قرمزاش با همان شلوارک راهراه سفید و آبی اول سیگاری روشن میکرد بعد ...
-
تو کاملا آزادی که انتخاب کنی انتخاب اینکه توسط گرگها خورده شوی یا کفتارها ایکه بگویی رای نمیدهم نشانهی بیسوادی سیاسی توست تو میدانی ...
© ما اينيم 2013 . Powered by Bootstrap , Blogger templates and RWD Testing Tool
۲ نظر :
سرور گرامی نگاهی هم به این لینک بندازین
http://ayeneh.de/blog/2007/03/29/300/
الحق که درست نوشتی. بدترین و خطرناکتترین چیز دز بررسی های تاریخی تعصب است.
اما نظر خودتو درباره متن نگفتی؟
ارسال یک نظر