یادداشتهای یک کچل از خودراضی
چهارشنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۸۴
یکشنبه، شهریور ۰۶، ۱۳۸۴
کرم
فکر کنم شکسپير اينو گفته:
اگه يه سيب رو گاز زدي و يه کرم درسته توش ديدي ناراحت نشو، وقتي ناراحت شو که سيب رو گاز زدي و يک کرم نصفه توش ديدي!
قبل از انتخابات دوم خرداد معروف سعي کردم دوستانم رو رو قانع کنم که راي دادن تا چه حد مي تونه غير منطقي باشه! اما راستش زياد اصراري نداشتم چون درهرحال مي خواستند به خاتمي راي بدن که يه دورهاي تو کتابخونه ملي بود و من هم هميشه کتابخونه ملي رو دوست داشتم!
تو دوره جديد بازم سعي کردم دوستام رو قانع کنم که راي دادن منطقي نيست،اينار با اصرار کمتر چون ميدونستم اصرارم بي نتيجه است ، چون ميخواستند به معين راي بدن که مي خواست همه کارهايي رو انجام بده که خاتمي نتونست با نخواست،
فکر ميکنم تفاوت اون گروه اول با گروه دومي که راي دادن تا حدي شبيه جمله شکسپير باشه!
گروه اول بعد از راي دادن دست کم با يه کرم درسته روبرو شد ولي گروه دوم با يه کرم نصفه!
سهشنبه، مرداد ۲۵، ۱۳۸۴
بعد از مدتها بالاخره يک بيانيه بدرد بخور و دور از سادهانديشي را در مبلاگستان خواندم!
اينقدر در اين مدت بيانيه هاي عجيب و غريب و ساده انديشانه ديده بودم که حالم از هر چه بيانيه و اين مزخرفات بود به هم مي خورد!
اما اين بيانيه چيز کامل و بدرد بخوري است ، بدون نشانه اي از جوزدگي
خوشحالم که باز هم مي توان مثل 2-3 سال پيش وبلاگ و وبلگستان تکيه کرد
نامه جمعی از بلاگرها خطاب به مردم ایران!
روشنفکران، اندیشمندان، شاعران، نویسندگان، روزنامهنگاران، بلاگرها و گروههای سیاسی مسئولند و باید راهی برای نجات کشور از وضعیت فرسايشی موجود پیدا کنند. نوشتن نامه، امضا کردن طومار، گذاشتن لوگو و اینگونه کارهای دفاعی همواره توأم با خستگی و فرسودگی و تلف کردن انرژی است. چنین کارهایی را ادامه میدهيم اما معتقديم که روند مبارزه اينک شيوهی ديگری را میطلبد.
بيست و شش سال گذشت و ما مدام داريم دفاع میکنيم که آدمی را از دست ندهيم. جمهوری اسلامی همه را به بازی گرفته، و همه مشغول اين مبارزهاند که يک روزنامهنگار کشته نشود، يک وکيل به اتهام جاسوسی در زندان نپوسد، يک زن سنگسار نگردد، و اين بازی تمامی ندارد. بيست و شش سال است که آدمها به جرم جنگ مسلحانه، بابيگری، جاسوسی، زنا، اهانت به اسلام، ايجاد تشويش اذهان عمومی، اهانت به رهبری، و هزاران جرم اينچنينی آزار میبينند و يا کشته میشوند، و ما قبل يا پس از حادثه واکنش نشان میدهيم.
روشهای دفاعی نتیجه نمیدهد. ما ایمان و اعتقادمان بر اين است که بايد از جسدبازی فاصله بگيريم، بايد از کابوس آنها رويا بسازيم. ما میتوانيم با طرح موضوع و ايجاد فکر آنها را به موضع دفاعی و سلبی بکشانيم. ما فرهنگ و خبر و هنر توليد میکنيم، آنها اگر میتوانند هزينه کنند و جلو آن را بگيرند. میدانيم که نمیتوانند. ما با آخرين تکنيکها، با تمام امکانات رسانههای جهانی از در و ديوار به درون خانهمان، ايران راه پيدا میکنيم تا جنگيرها بفهمند که جامعه نيازمند رهايیست، که حق انسان اعدام و سنگسار و آويختن و شکنجه و شلاق نيست، که شأن انسان آزادی و برابری و عدالت اجتماعی است.
اگر کسی فکر میکند سید علی خامنهای خداست و شاهرودی و مرتضوی برایش کار عزراییل را انجام میدهند و فقهای شورای نگهبان هم نگهبانان جهنم او هستند، خواهند دانست که يکبار زندگی میکنند، خواهند دانست که فريب اين متقلبان خدازده را نخواهند خورد.
نگاه کنید به مجلس مملکت، به رییس جمهورش که بناست کشور را بر پایهی استخاره اداره کند، نگاه کنيد به هجوم چهار پنج سايت و وبلاگ تروريستی که آنها ادارهاش میکنند! باور کنيد از وحشت به این زوزه کشیدن روی آوردهاند. در اندازههای ايران و توان روشنفکرانش نيستند. از ترس و وحشت روزنامهنگاران و روشنفکران و دانشجویان را در زندان سرکوب میکنند که ادای قدرت را دربياورند. هر صدای معترضی را خاموش میکنند، اما نمیدانند که صدای اعتراض از خانهی خودشان، از فرزندشان، از نزديکترين فردشان در سينه مانده است. از ترس آدم میکشند و ناگاه میبينيم جسد چهرهای برجسته در کوچه و بازار پیدا میشود.
آی آدمهای مسلمان، چپ، کمونیست، سلطنتطلب، کافر، بهايی، ارمنی، يهودی، زرتشتی، پیروان ادیان مختلف ... آهای ایرانی! نجات کشور در حرکت است و شرایط آن امروز فراهم شده.
ما امضاکنندگان این نامه معتقديم که با ایجاد امید در مردم از این حالت انفعال و دفاعی خارج شويم و در گامهای نخست در حمايت از مردم زجرديدهی کردستان به ياریشان بشتابيم. آزادی بیقيد و شرط زندانيان سياسی حق ماست، و با يورش به تمامی احساس خبری، آنها را از تاريکخانهها بيرون میآوريم. ايران کشور ماست، و آزاد کردنش هزينه دارد. با تمام وجود برای آزادی ايران تلاش میکنيم، و با ايجاد کار فرهنگی و خبررسانی بهموقع و افشای نکبت، به زندگی نور میتابانيم.
ايران نيازمند رهايی است، و ما ايرانیها نيازمند هماهنگی و يکپارچگی و فکرهای نو هستيم. حرکت را پرقدرت آغاز میکنيم.
دوشنبه، مرداد ۲۴، ۱۳۸۴
کشف مهم!
از الان گفته باشم ، اگه فردا پس فردا ديديد ما رفتيم زير چرخ هواپيمايي چيزي، يا کار روح سعيد امامي مرحوم است يا جورج بوش پسر!
من ميتوانم با مدارک ثابت کنم آمريکاييها از 2-3 سال قبل ميدانستند رئيسجمهور بعدي ايران احمدي نژاد است، و کلي هم برنامه ريزي کرده بودند!
من از کجا فهميدم؟
ديشب براي بار چندم داشتم شرک را ميديدم، يکدفعه بهتم زد! چرا تا الان نفهميده بودم؟
شباهت حيرت انگيز شخص پادشاه با احمدي نژاد غير قابل انکار است!
با توجه به اينکه شرک (قسمت اول)مجصول 2-3 سال است ميتوان نتيجه گرفت که آمريکاييها از 2-3 سال پيش از انتخاب احمدينژاد خبر داشته اند!
اين آمريکايي هاي پدر سوخته از قبل همه چيز را مي دانند،مثل 11 سپتامبر که هيچ يهودي اي در ساخمان تجارت حهاني نبود!
جالا دارم بررسي ميکنم که شرک ،فيونا،و جناب خر چه کساني هستند در مملکت ما! شما ميدانيد؟
پنجشنبه، مرداد ۲۰، ۱۳۸۴
مردن؟
حقيقت اش را بخواهيد،هنوز هم فكر نمي كنم چيز زياد مهمي باشد.
اگر بعد از مرگ هم چيزي وجود داشته باشد ، نبايد تاثير چنداني در زندگي امروز ما داشته باشد.
هر چه باشد روزي است مثل فردا.
يعني كه به دليل وجود فردا ،زندگي امروز ما بايد تغيير كند؟
به نظر من كه مسخره است.
چه فردا وجود داشته باشد چه نباشد،رفتار امروز ما به يك اندازه بر دنياي اطرافمان تاثير مي گذارد.
ماهي سياه كوچولو مي گفت:
"مهم اين است كه زندكي يا مرگ من چه تاثيري بر زندگي ديگران مي گذارد"
اين مهم تر است يا اينكه از ترس چيز موهومي به نام آتش جهنم،يا به خاطر جايزه هاي مسخره اي مثل حوري و غلمان يا مسخره تر از آن ،خشنودي خدا(ارباب؟) نماز بخوانيم و ...(!!!) باشيم؟
در دوره دانشگاه يك بار از استاد(؟) اخلاق اسلامي پرسيدم به نظر شما كدام آدم بهتري است؟ آدمي كه از ترس خدا دزدي نمي كند يا آدمي كه دزدي نمي كند به اي دليل كه فكر مي كند دزدي كار نادرستي است؟
استاد مربوطه بعد از نيم ساعت سفسطه بافي به روش آْخونديسم فرمود: كسي كه در اين دنيا كار هاي خوب مي كند اگر براي خشنودي خدا يا ترس از خدا باشد ،در آن دنيا پاداش مي گيرد ولي كسي كه در اين دنيا بدون اعتقاد به وجود خدا خوب است حداكثر پاداشي كه مي گيرد در اين دنياست و در آن دنيا مجازات مي شود.
راستش را بخواهيد هر جور كه فكر كردم نفهميدم اين ديگر چه جور پادشاهي است؟ پادشاهي در اين حد تملق پرست؟
يعني قرار است مثلا فلان جراح تمام زندگي اش را صرف رفاه مردم كرده است برود به جهنم و ملا عمر، طالبان و نمونه هاي ايرانيشان به بهشت بروند؟
اگر آن دنيايي وجود داشته باشد من ترجيح مي دهم در قعر حهنم كنار بوگارت ، برگمان ، ويسكونتي ،داستايفسكي و ناباكف باشم و با هم از شاملو ، فروغ ، هدايت و ... بخوانيم وتا در بالا ترين طبقه بهشت در كنار آدمهايي از جنس آن جناب استاد و حوري هايشان.
شنبه، مرداد ۱۵، ۱۳۸۴
مخبر كميسيون اجتماعي مجلس از تصويب طرح حذف 6 روز از تعطيلات رسمي كشور در آخرين جلسه اين كميسيون خبر داد.
محمدعلي مقنيان در گفت و گو با خبرنگار اجتماعي فارس گفت: شور اول طرح حذف 6 روز از تعطيلات رسمي كشور و افزودن يك روز تعطيل به عيد فطر در كميسيون اجتماعي مجلس به تصويب رسيده كه جهت بررسي در صحن مجلس ارايه داده مي شود.
وي در ادامه افزود: روز دوم ماه شوال به علت مشكلاتي كه براي مناطق اهل تسنننشين بوجود ميآمد و ماه معمولا بعدازظهر روز يكم شوال رؤيت ميشد و مردم به ديد و بازديدهاي عيدشان نمي رسيدند، تعطيل رسمي ميشود.
مخبر كميسيون اجتماعي مجلس افزود: با توجه به اينكه تعطيلات رسمي كشور زياد است طرح حذف 6 روز از تعطيلات رسمي كشور ارايه شد كه به تصويب رسيد اما روزهايي كه بايد حدف شوند، هنوز مشخص نشده است.
مقنيان از ديگر مصوبات آخرين جلسه كميسيون اجتماعي مجلس را تصويب كليات شوراي زكات عنوان كرد و گفت: طبق اين مصوبه كميته امداد به عنوان دبيرخانه شورا و سرپرست كميته امداد به عنوان دبير شوراي زكات انتخاب مي شوند.
وي در ادامه اظهار داشت: براساس اين مصوبه به ميزان مجموع زكاتي كه در سطح كشور جمعآوري ميشود در بودجه سالانه كشور نيز در نظر گرفته مي شود و توسط كميته امداد، صرف طرحهاي عمراني در مناطق محروم كشور ميشود.
-----------
لينك از گويا
براي مشاهده بحشي از طرحهاي عمراني بسيار گسترده در منطق محروم كشور مي توانيد به لينكهاي زير مراجعه كنيد(راستي چند سال از زلزله بم گذشته است؟)
گزارش تصويري تبريز نيوز از بم امروز بخش اول
گزارش تصويري تبريز نيوز از بم امروز بخش اول
گزارش تصويري تبريز نيوز از بم امروز بخش سوم
گزارش تصويري تبريز نيوز از بم امروز بخش چهارم
گزارش تصويري تبريز نيوز از بم امروز بخش پنجم
گزارش تصويري تبريز نيوز از بم امروز بخش ششم
جاودانگي
من به ياد جشن فراموش نشدنيي مي افتم كه به دنبال انتخابش به عنوان رئيس جمهور در سال 1981 برپاشد.ميدان مقابل بناي پانتئون مملو از جمعيت پرشور بود و او داشت از ميدان خارج مي شد: ميتران تنها از پلكان وسيع بالا مي رفت(درست همانگونه كه شكسپير بسوي معبد شهرت در پرده نمايشنامه اي گوته آن را توضيح داد گام بر مي داشت)و سه شاخه گل در دست گرفته بود. بعد از ديد جمعيت ناپديد شد و تنها در ميان قبور شصت و چهار جسد نامدار قرار گرفت و تنهايي متفكرش را فقط به چشمان دوربين، گروه فيلمبرداران و چند ميليون فرانسوي كه به صفحه هاي تلوزيون خود نگاه مي كردند و خروش رعد آساي سمفوني نه بتهون در آن ميان
پخش مي شد،دنبال كردند. او سه شاخه گل را يكي يكي روي سه قبري كه انتخاب كرده بود نهاد.
او يك مساح بود، سه شاحه گل را چون سه علامت در داخل آن بناي عظيم ابديت قرار داد تا مثلثي رسم كند كه در مركزش قصر جاودانگي اش برپا شود.
والري ژيسكاردستن ،كه قبل از ميتران رئيس جمهور بود، رفتگري را براي صرف صبحانه به كاخ اليزه دعوت كرد. يك بورژواي احساساتي را نشان مي داد كه مشتاق محبت مردم عادي بود و مي خواست به آنها بقبولاند كه خود يكي از آنهاست. ميتران آنقدر هالو نبود كه بخواهد شبيه رفتگران جلوه كند(هيچ رئيس جمهوري نمي تواند به چنين رويايي جامه عمل بپوشاند!)، او مي خواست همانند مردگان باشد،كه بسيار خردمندانه تر بود،زيرا مرگ و جاودانگي ياران جدايي ناپذيرند و شحصي كه صورتش در ذهن ما با صورت هاي مردگان در مي آميزد،با آنكه هنوز زنده است ولي ديگر جاويدان شده است.
----------
از كتاب جاودانگي نوشته ميلان كوندرا
سهشنبه، مرداد ۱۱، ۱۳۸۴
گنجي
باور نمي كنم،
چه اتفاقي افتاده؟
كجاي اين دنيا ايساده ايم؟
چه سالي است؟ 1984؟
كجايي جرج اورول عزيز؟
از يك يه سپاهي بريده و كنار گذاشته شده بت مي سازيم و فراموش مي كنيم كه كساني هستند كه حتي مانيفيسم ننوشته اند و فقط پيراهن خوني دوستشان را در دستشان گرفته اند و سالهاست در زندان اند!
...
اشتباه نشود! با زنداني بودن گنجي به هيچ وجه موافق نيستم ولي در صداقتش شك دارم!
...
من با زندان ،شكنجه و ... براي هيچ دگر انيشي از حمله گنجي موافق نيستم ولي معتقدم گنجي قرباني سيستمي شده است كه خود از پايه گذاران ان بوده است.
---------------------------
باور كنيد اين مطلب را بعد از يك ماه كلنجار رفتن با خودم اينجا گذاشته ام و قصدم نه توهين به گنجي است نه به كساني كه برايش در خيابان ها شمع روشن مي كنند.
مطلب اصلي خيلي طولاني تر بود و به احترام همين عزيزان كوتاه اش كرده ام ، اگر همان يك ماه پيش مطلب را post مي كردم ، حتما كامل تر بود!
جستجوی این وبلاگ
برچسبها
جاهايي که سر ميزنم
کتابخانهها
- کتاب فارسی
- ایرانیان آمریکای شمالی
- کتابخانه رضا قاسمی-دوات
- کتابخانه داتیس
- قفسه
- کتابخانه آشیان
- پارس تک
- کتابخانه مارکسیستها
- امیرحسین خنجی
- کتابخانه خوابگرد
- کتبخانه اهل سنت
- کتابخانه پارس
- آوای آزاد
- نیلوفرانه
- کتابخانه بهاییان
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه ادم و حوا
- جستجو در کتابهای فارسی
- کتابخانه نهضت ملی ایران
- تبرستان
- کتابخانه ایران باستان
اخبار زرتشتیان
آرشیو وبلاگ
-
2009
(53)
- دسامبر (4)
- نوامبر (3)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (4)
- اوت (6)
- ژوئیهٔ (10)
- ژوئن (4)
- مهٔ (3)
- آوریل (3)
- فوریهٔ (7)
- ژانویهٔ (7)
-
2008
(77)
- دسامبر (4)
- نوامبر (4)
- اکتبر (3)
- سپتامبر (4)
- اوت (15)
- ژوئیهٔ (11)
- ژوئن (7)
- مهٔ (2)
- آوریل (7)
- مارس (11)
- فوریهٔ (2)
- ژانویهٔ (7)
-
2007
(60)
- دسامبر (7)
- نوامبر (1)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (3)
- اوت (2)
- ژوئیهٔ (8)
- ژوئن (10)
- مهٔ (5)
- آوریل (2)
- مارس (8)
- فوریهٔ (3)
- ژانویهٔ (9)
-
2006
(130)
- دسامبر (8)
- نوامبر (6)
- اکتبر (6)
- سپتامبر (6)
- اوت (8)
- ژوئیهٔ (15)
- ژوئن (15)
- مهٔ (21)
- آوریل (15)
- مارس (8)
- فوریهٔ (6)
- ژانویهٔ (16)
بیشتر خواندهشدهها
-
لطفا اصرار نکن که رای بدهم، اگر بر فرض محال رای هم بدهم، به کسانی رای نمیدهم که نامشان با #فلاحیان و #ریشهری در یک لیست باشد.
-
یادت هست، چند سال پیش بود؟ شاید بیشتر از ۱۵ سال؟ خیلی ساده، وسط سرمای زمستان،اخرین بطری ودکا را ورداشتی و بدون لباس مناسب و تجهیزات زمستانی...
-
خواب دبدم "ادوارد" ام، با دستهایی شبیه قیچی توی قطاری اتوبوسی بودم، پر از آدمهایی که بعضیها را میشناختم و خیلیها را نه... ا...
-
يه نكته خوب انتخابات تو ايران اينه كه رقيبا ﭘﺘﻪ همو مي ريزن رو آب! البته اين وسط آدماي بدبختي مثل عليرضا امير قاسمي هم بى جوري سه مي شن!( شا...
-
هر روز مینشست توی بالکن بی نردهی روبرو، روی صندلی پلاستیکی کوتاه قرمزاش با همان شلوارک راهراه سفید و آبی اول سیگاری روشن میکرد بعد ...
-
تو کاملا آزادی که انتخاب کنی انتخاب اینکه توسط گرگها خورده شوی یا کفتارها ایکه بگویی رای نمیدهم نشانهی بیسوادی سیاسی توست تو میدانی ...
-
«اگر دیگر پای رفتنمان نیست، باری، قلعهبانان این حجّت با ما تمام کردهاند که اگر میخواهید در این دیار اقامت گزینید میباید با ابلیس قرار...
-
میگویند اگر قورباغهای را داخل آب جوش بیاندازی، بیرون میپرد ولی اگر آب را کمکم گرم کنی، قورباغه توی آب میپزد و متوجه نمیشود، این دقیق...
-
Yesterday when I was young The taste of life was sweet as rain upon my tongue I teased at life as if it were a foolish game The way the even...
-
یادم نیست کجا برای احساس خوشبختی 10 کار را ضروری دانسته بود، یکی از این کارها یاد گرفتن نواختن یک ساز بود-بقیه را چون (دستکم از دید من) مهم...
© ما اينيم 2013 . Powered by Bootstrap , Blogger templates and RWD Testing Tool