یادداشتهای یک کچل از خودراضی
شنبه، دی ۲۶، ۱۳۸۳
مردی از بهشت
سالها پیش در یک مجله قدیمی شعری خواندم که بعد اینهمه سال هنوز یک بیتش توی ذهن من مانده است.
ادامه شعر و اینکه این شعر از چه کسی است را هر چه کردم به یاد نیاوردم.
ولی همین یک بیت هم بدجوری کامل است:
انتظـــــــار مــــــردی از بهـشت قصه دروغ مادرانه بود
من دریچه را به روی باد بسته ام بـــاد را پیام آشتی نبود
Read More
ادامه شعر و اینکه این شعر از چه کسی است را هر چه کردم به یاد نیاوردم.
ولی همین یک بیت هم بدجوری کامل است:
انتظـــــــار مــــــردی از بهـشت قصه دروغ مادرانه بود
من دریچه را به روی باد بسته ام بـــاد را پیام آشتی نبود
فروغ
مدتها بود می خواستم حرفی را بزنم، هر بار که می نوشتم یا آنقدر طولانی می شد که حوصله خودم هم سر می رفت، یا آنقدر کوتاه که حتی خودم هم نمی فهمیدم چه نوشته ام!و دست آخر مجبور می شدم مطلب را پاک کنم!
تا اینکه این مطلب را خواندم!
نمی دانم چقدر با این حس آشنایی؟
اما از طرف خودم از فروغ عزیز متشکرم برای بیان احساس درونی ام!
هر چند که او حس نیمه دیگری از جامعه ای را بیان کرده که هر دو در آن زندانی بوده ایم!
من در نیمه مردان و او در نیمه زنان.
چه کسی باور می کند در آن سالها اگر حتی با خواهرت بیرون می رفتی غیر از همراه داشتن مدرک شناسایی معتبر باید هر دو می دانستید که یخچال خانه اتان چند فوت است؟ خاله اتان چند تا بچه دارد؟و....
چقدر برای همراه داشتن یک کاست کیفیت بد پینک فلوید در زیر زمین مسجد کتک خورده ای؟
مهم نیست ، ولش کن ،
بگدار آن سید خندان همچنان بخندد،
بگذار همانهایی که در زمان کودکی ات جلوی چشمان تو صورت دخترانی را که آرایش داشتند (و نداشتند!!!)را با تیغ پاره می کردند، فریاد دمکراسی و مردم خواهی سر بدهند!
اینها هیچ کدام مهم نیست ، مهم این است که آدمی مثل تورا هیچ کس(حتی خاتمی) ، دیگر نمی تواند خر کند!
Read More
تا اینکه این مطلب را خواندم!
نمی دانم چقدر با این حس آشنایی؟
اما از طرف خودم از فروغ عزیز متشکرم برای بیان احساس درونی ام!
هر چند که او حس نیمه دیگری از جامعه ای را بیان کرده که هر دو در آن زندانی بوده ایم!
من در نیمه مردان و او در نیمه زنان.
چه کسی باور می کند در آن سالها اگر حتی با خواهرت بیرون می رفتی غیر از همراه داشتن مدرک شناسایی معتبر باید هر دو می دانستید که یخچال خانه اتان چند فوت است؟ خاله اتان چند تا بچه دارد؟و....
چقدر برای همراه داشتن یک کاست کیفیت بد پینک فلوید در زیر زمین مسجد کتک خورده ای؟
مهم نیست ، ولش کن ،
بگدار آن سید خندان همچنان بخندد،
بگذار همانهایی که در زمان کودکی ات جلوی چشمان تو صورت دخترانی را که آرایش داشتند (و نداشتند!!!)را با تیغ پاره می کردند، فریاد دمکراسی و مردم خواهی سر بدهند!
اینها هیچ کدام مهم نیست ، مهم این است که آدمی مثل تورا هیچ کس(حتی خاتمی) ، دیگر نمی تواند خر کند!
اشتراک در:
پستها
(
Atom
)
جستجوی این وبلاگ
برچسبها
جاهايي که سر ميزنم
کتابخانهها
- کتاب فارسی
- ایرانیان آمریکای شمالی
- کتابخانه رضا قاسمی-دوات
- کتابخانه داتیس
- قفسه
- کتابخانه آشیان
- پارس تک
- کتابخانه مارکسیستها
- امیرحسین خنجی
- کتابخانه خوابگرد
- کتبخانه اهل سنت
- کتابخانه پارس
- آوای آزاد
- نیلوفرانه
- کتابخانه بهاییان
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه کامپیوتر
- کتابخانه نشر کارگری
- کتابخانه ادم و حوا
- جستجو در کتابهای فارسی
- کتابخانه نهضت ملی ایران
- تبرستان
- کتابخانه ایران باستان
اخبار زرتشتیان
CopyLeft! هرگونه کپی برداری مجازاست، اما خوشحال میشوم اگر به خودم هم خبر بدهید. با پشتیبانی Blogger.
آرشیو وبلاگ
-
2009
(53)
- دسامبر (4)
- نوامبر (3)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (4)
- اوت (6)
- ژوئیهٔ (10)
- ژوئن (4)
- مهٔ (3)
- آوریل (3)
- فوریهٔ (7)
- ژانویهٔ (7)
-
2008
(77)
- دسامبر (4)
- نوامبر (4)
- اکتبر (3)
- سپتامبر (4)
- اوت (15)
- ژوئیهٔ (11)
- ژوئن (7)
- مهٔ (2)
- آوریل (7)
- مارس (11)
- فوریهٔ (2)
- ژانویهٔ (7)
-
2007
(60)
- دسامبر (7)
- نوامبر (1)
- اکتبر (2)
- سپتامبر (3)
- اوت (2)
- ژوئیهٔ (8)
- ژوئن (10)
- مهٔ (5)
- آوریل (2)
- مارس (8)
- فوریهٔ (3)
- ژانویهٔ (9)
-
2006
(130)
- دسامبر (8)
- نوامبر (6)
- اکتبر (6)
- سپتامبر (6)
- اوت (8)
- ژوئیهٔ (15)
- ژوئن (15)
- مهٔ (21)
- آوریل (15)
- مارس (8)
- فوریهٔ (6)
- ژانویهٔ (16)
بیشتر خواندهشدهها
-
لطفا اصرار نکن که رای بدهم، اگر بر فرض محال رای هم بدهم، به کسانی رای نمیدهم که نامشان با #فلاحیان و #ریشهری در یک لیست باشد.
-
یادت هست، چند سال پیش بود؟ شاید بیشتر از ۱۵ سال؟ خیلی ساده، وسط سرمای زمستان،اخرین بطری ودکا را ورداشتی و بدون لباس مناسب و تجهیزات زمستانی...
-
خواب دبدم "ادوارد" ام، با دستهایی شبیه قیچی توی قطاری اتوبوسی بودم، پر از آدمهایی که بعضیها را میشناختم و خیلیها را نه... ا...
-
يه نكته خوب انتخابات تو ايران اينه كه رقيبا ﭘﺘﻪ همو مي ريزن رو آب! البته اين وسط آدماي بدبختي مثل عليرضا امير قاسمي هم بى جوري سه مي شن!( شا...
-
هر روز مینشست توی بالکن بی نردهی روبرو، روی صندلی پلاستیکی کوتاه قرمزاش با همان شلوارک راهراه سفید و آبی اول سیگاری روشن میکرد بعد ...
-
تو کاملا آزادی که انتخاب کنی انتخاب اینکه توسط گرگها خورده شوی یا کفتارها ایکه بگویی رای نمیدهم نشانهی بیسوادی سیاسی توست تو میدانی ...
-
«اگر دیگر پای رفتنمان نیست، باری، قلعهبانان این حجّت با ما تمام کردهاند که اگر میخواهید در این دیار اقامت گزینید میباید با ابلیس قرار...
-
میگویند اگر قورباغهای را داخل آب جوش بیاندازی، بیرون میپرد ولی اگر آب را کمکم گرم کنی، قورباغه توی آب میپزد و متوجه نمیشود، این دقیق...
-
Yesterday when I was young The taste of life was sweet as rain upon my tongue I teased at life as if it were a foolish game The way the even...
-
یادم نیست کجا برای احساس خوشبختی 10 کار را ضروری دانسته بود، یکی از این کارها یاد گرفتن نواختن یک ساز بود-بقیه را چون (دستکم از دید من) مهم...
© ما اينيم 2013 . Powered by Bootstrap , Blogger templates and RWD Testing Tool